دزآزما

آموزش بیوشیمی بالینی

سرطان پروستات

28 ژانویه 13

 تحقیق توسط دانشجویان محترم آقایان:پوریا خانی و محمد محمدی فیروز جایی

توضیحی مختصر در مورد سرطان

سرطان :  رشد نسبتاً خودکار یک بافت

درسال 2007 تعداد تخمینی موارد جدید سرطان ایالات متحده به جز سرطان پوست44/1میلیون نفر بود.سرطان پروستات در اول فهرست قرار داشت و به دنبال آن سرطان های ریه،پستان،کولون،رکتوم و مثانه قرار گرفته بودند. 

تومور مارکر :  ماده ای که توسط یک تومور ساخته می شود و وارد خون، مایعات بدن یا بافت ها میشود که ممکن است برای پیش بینی  وجود تومور، اندازه آن و پاسخ به درمان مورد استفاده قرار گیرد.

کارسینوژن:عاملی است که باعث رشد سرطان میشود.یک کارسینوژن ممکن است فیزیکی،شیمیایی یا بیولوژیک باشد.

انکوژن:یک ژن سلولی جهش یافته که فعال شدنش باعث تغییر شکل بدخیم سلول های سالم شود.

ژن سرکوبگر تومور:ژنی که در تنظیم رشد سلولی نقش دارد ،از دست رفتن یک ژن سرکوبگر تومور، این پتانسیل را دارد که رشد خودمختار را میسر میسازد.

از لحاظ ریخت شناسی، پاتولوژیست ها بافت های سرطانی را شبیه به بافت های جنینی می دانند که هنوز مانند بافت های طبیعی بزرگسالان تمایز نیافته اند. بعضی از تومور مارکر ها مختص یک نوع سرطان هستند، در حالی که بعضی دیگر در انواع متعدّدی از سرطان ها دیده می شوند. در بسیاری از موارد ،غلظت خونی تومورمارکرها منعکس کننده فعالیت و حجم تومور است. از نظر بالینی، یک تومور مارکر شاخص باید هم مختص نوع خاصی از سرطان باشد،هم اینکه حساسیت کافی برای تشخیص تومورهای کوچک را داشته باشد تا تشخیص زود هنگام را میسر سازد و در غربالگری مورد استفاده قرار گیرد. تشخیص زود هنگام سرطان باعث می شود که شانس معالجه قطعی بسیار بالا باشد. هدف از این کار این است که سرطان زمانی تشخیص داده شود که تومور به قدری کوچک باشد که بتوان آن را با عمل جراحی برداشت. 

قسمت اوّل تشخیص آزمایشگاهی (پروستات):

به طور کلی تومورمارکرها را می توان برای تشخیص، پیش آگهی و پایش اثرات درمانی و به عنوان هدف برای تعیین محل سرطان ودرمان به کار گرفت.  آنتی ژن مختص پروستات (PSA) به همراه معاینه ی مقعد با انگشت ،برای تشخیص زود هنگام سرطان پروستات استفاده شده است. به دلیل بالا رفتن PSA سرم در هیپرپلازی خوش خیم پروستات (BPH) ، PSA آزاد و سیر افزایش آن ، برای بهبود تشخیص سرطان پروستات  مورد استفاده قرار گرفته است. مرحله بندی بالینی سرطان ، به کمک تعیین مقدار تومورمارکر انجام می شود ، به عبارت دقیق تر ، غلظت سرمی بعضی از شاخص ها حاکی از بار سنیگین تومور است.

اکثر شاخص های  سرطانی که در خون گردش می کنند به استثنای PSA  به طور چشمگیری  در مراحل پایانی بیماری بالا می روند.

اسید فسفاتاز پروستاتی :

استفاده ی بالینی از اسید فسفاتاز پروستاتی (PAP) ، با PSA جایگزین شده است. PAP  برای غربالگری و تشخیص مراحل اولیه سرطان به اندازه ی PSA حساس نیست . احتمال بالا رفتن این آنزیم در BPH  نسبتPSAکمتراست؛ با این وجود ، وقتی که PSA در دسترس باشد ، اندازه گیری  PAP اطلاعات اضافه تری به دست نمی هد . در حال حاضر ، روش انتخابی برای PAP ، اندازه گیری فعالیت آنزیمی آن است.

آنتی ژن مختص پروستات :

سرطان پروستات ،رتبه ی اوّل را در میان سرطان های مردان داردو هنگامی که زود تشخیص داده شود به طور بالقوه می توان آن را با پروستاکتومی  رادیکال به طور قطعی درمان کرد . بنابراین ،تشخیص زودرس این سرطان در مردان اهمیت دارد و امید به زندگی  در این سرطان حداقل 10 سال است.

  PSAدر حال حاضر یکی از امید بخش ترین تومورمارکرهای موجود است. این آنتی ژن ، یکی از تومور مارکرهای مختص عضو می باشد.

بیو شیمی:

PSA یک گلیکوپروتئین تک زنجیره ای مرکب از 237 اسید آمینه و 4 زنجیره جانبی کربوهیدرات در محل اسید های آمینه ی 45 (آسپاراژین) ،69(سرین) ، 70(تره اونین) و 71 (سرین) به زنجیره ی اصلی متصل می شوند. نقطه ی ایزو الکتریک PSA  به دلیل ایزوفرم های گوناگون آن از 8/6 تا2/7 است. ژنPSA   (KLK3)  بر روی کروموزوم 41 /13q 19 واقع شده است. شباهت این ژن به ژن کالیکرین -1  82%  است. PSA از نظر عملکرد، یک پروتئاز سرینی از خانواده ی کالیکرین است و منحصراً  توسط سلول های اپیتلیال انگورک ها و مجاری غده پروستات تولید می شود .

PSA  به داخل مجرای غده ی پروستات و مایع سمینال ترشح می شود و به عنوان بخشی از فرایند میعان  لخته ی سمینال ، یک پروتئین مختص وزیکول سمینال را به چند پروتئین وزن مولکولی کمتر می شکند. بنابراین ، PSA فعالیتی مشابه کیمو تریپسین و تریپسین دارد. گزارش شده است که هضم خودبه خودی PSA در سه محل احتمالی ، lys185 ، Arg85 ،lys 148   انجام می شود. اضافه نمودن مهارکننده های پروتئاز می تواند در جلوگیری از هیدرولیز خود به خودی PSA در محلول مهم باشد.

اشکال مولکولی آنتی ژن مختص پروستات :

PSA در گردش خون، هم  به شکل آزاد وهم به صورت ترکیبی وجود دارد. قسمت اعظم PSA در ترکیب با مهارکننده ی پروتئاز a1-آنتی کیمو تریپسین (ACT) یا در ترکیب با a2- ماکروگلوبولین (AMG) را اندازه گیری می کنند. در مایع سمینال انسان ،PSA می تواند به5 ایزوفرم تقسیم شده باشد.PSA-A  و PSA-B  ، آنزیمهای فعال و دست نخورده ای هستند که قادرند با ACT  ترکیب شوند.

PSA-C،PSA-D ،وPSA-E اشکالی هستند که پیوندهای دی سولفیدی آن ها شکسته شده است ;این ایزوفرم ها فعالیت آنزیمی ندارند. یا فعالیت آن ها بسیار کم است. اشکال غیرفعال fPSA ازسه نوع مولکولی مجزا  ( bPSA  ، pPSA  ، iPSA  ) تشکیل شده اند. bPSA   موجود در بافت عموماً در ناحیه انتقالی پروستات واقع شده است و بخشی از fPSA در سرم بیماران مبتلا به BPH  است. pPSA در ناحیه محیطی پروستات واقع شده و بخشی از fPSA در سرم بیماران مبتلا به سرطان را تشکیل میدهد.

ویژگی های فیزیولوژیک:

سرعت پاکسازی متابولیسم PSA از یک مدل دو جزئی پیروی میکند: نیمه عمر موقت PSA  آزاد وPSA  تام ، به ترتیب ، 2/1 ساعت و75/0 ساعت است و نیمه عمرهای متعاقب آن ها ،22ساعت و 33 ساعت است. به دلیل این نیمه عمر نسبتاً طولانی ،پس از انجام بعضی از کارها از جمله بیوپسی از طریق رکتوم و… ممکن است 2 تا 3 هفته وقت لازم باشد تا PSA  سرم به غلظت پایه ی خود برگردد . پروستاتیت و احتباس حاد ادراری نیز می توانند غلظت PSA  را بالا ببرند. اگر چه معاینه ی پروستات با انگشت از طریق رکتوم هیچگونه اثر بالینی مهمی بر روی غلظت PSA  سرم در اکثر بیماران ندارد ولی در بعضی از بیماران ممکن است میزان آن را 2 برابر افزایش دهد.

PSAغیرپروستاتی:

محققین ابتدا تصور می کردند که PSA صرفاً از بافت پروستات ترشح می گردد. اما مطالعات نشان داد که PSA در بافت های متعددی  بروز می کند که از همه بیشتر در بافت هایی می باشد که به صورت هورمونی تنظیم می شوند. PSA در بافت پستان ،با مثبت بودن گیرنده ی پروژسترون و استروژن رابطه دارد و پیش آگهی بیماری در این گونه بیماران مطلوب است ولی به شکل شگفت انگیزی با مقاومت به درمان با tamoxifen رابطه دارد. مشخص گردید که مثبت بودن  PSA ارتباط چشمگیری با تومور های کوچکتر، مثبت بودن گیرنده ی استروئید، کم سلولی،تومورهای مضاعف ، کوتاه بودن فاز S ، پیشرفته نبودن بیماری ،وبقای طولانی تر دارد. PSA موجود در مایع آسپیره شده از نوک پستان (NAF) همچنین به عنوان یک ابزار احتمالی  برای بررسی احتمال خطر سرطان پستان ، مورد استفاده قرار می گیرد. میزان NAF PSAدر زنانی که هیچگونه عامل خطر سازی ندارند نسبتاً بالا بوده است ، و به طور کلی در زنانی که مبتلا به سرطان پستان هستند کمتر است .

کاربرد های بالینی:

PSA برای غربالگری ، مرحله بندی و پایش درمان و عود سرطان پروستات استفاده می شود.

تشخیص زود رس سرطان پروستات :

تست PSA به خودی خود در غربالگری و تشخیص مراحل اولیه ی سرطان پروستات مؤثر نیست زیرا PSA ، مختص بافت پروستات است. BPH  یک مشکل شایع در مردان بالای 50سال است. مطالعات نشان داده اند که مقدار  PSA در بیماران مبتلا در BPH  ، مشابه مقدار آن در بیماران مبتلا به سرطان پروستات است ولی با این حال از نظر آماری با مقدار آن در بیماران مبتلا به مراحل اولیه ی سرطان پروستات تفاوت دارد. استفاده از PSA سرم به همراه معاینه ی پروستات با انگشت و پس از آن سونوگرافی ازراه رکتوم تشخیص دقیق تر و حساس تری نسبت به معاینه ی انگشت به تنهایی به دست می دهد. حساسیت بالینی PSA در حد تشخیصی L/µg4 ، 78% است.با پایین آوردنحد تشخیصی به مرز L/µg 8/2 ،حساسیت به 92% افزایش می یابد در حالی که ویژستگی آن از 33% به 23% کاهش می یابد. بالا بردن حد تشخیصی  تا حد L/µg 8 ، ویژستگی را تا حد 90% بهبود می بخشد ولی حساسیت تست را کاهش می دهد. برای بهبودی توانایی تست PSA  در تشخیص زودرس سرطان پروستات ، از چندین رویکرد به شرح زیر وجود دارد:

1-      از محدوده های مرجع مطابق با سن استفاده می شود. L/gµ 0ـــ25/0 برای مردان 40ـــ49 سال ،L /µg 0ـــ5/3برای50ـــ59 سال ،  L/gµ 0ـــ5/4 برای 60ـــ69 سال و L/µg 0ـــ5/6 برای 70ـــ79 سال.

2-     از تراکم PSA استفاده می شود یعنی غلظت PSA  تقسیم بر حجم پروستات  که توسط سونوگرافی  از راه رکتوم تعیین شده است.

3-     از سرعت بالا رفتن PSA  استفاده می شود. پس از تثبیت یک غلظت پایه ی PSA در هر بیمار ، سرعت افزایش PSA تعیین می شود.‏

درمطالعه ای که در سال1996 بر روی fPSA  انجام شد ، مشخص گردید که درصد fPSA  زودرس ترین شاخص  سرم برای پیش بینی تشخیص سرطان پروستات  است و همچنین  در یک کارآزمایی  بالینی ثابت شد که ویژستگی PSA ترکیبی  برای تشخیص سرطان پروستات  از PSA  تام بهتر است.

قسمت دوم بالینی (سرطان پروستات):

غده پروستات غده‌ ای است که تنها در مردان يافت می‌ شود. اين غده در زير مثانه قرار دارد و مايعی به داخل منی ترشح می‌ کند.
سرطان پروستات نوعی بيماری است که در آن سلولهای بدخيم از بافتهای پروستات نشات می گيرد و به طور نامنظم و فزاينده‌ای تکثير و منجر به افزايش حجم در هر يک از اجزای سلولی غده پروستات می‌شود.

سرطان پروستات دومين سرطان شايع بعد از سرطان ريه در ميان مردان است. اطلاعات آماری و علائم بالينی ميزان مرگ و مير ناشی از سرطان پروستات مبين سه طيف گسترده روند رشد اين بيماری است. سرطان پروستات می‌تواند دارای رشد آهسته بوده و زمانی طولانی تا بروز علائم بالينی آن داشته باشد. در مواردی ديگر تومور به سرعت رشد کرده و تهاجم تومور به بافت‌های ديگر امکانپذير می شود. در چنين مواردی مدت فاصله زمانی بين شروع بيماری و گسترش دامنه آن بسيار کوتاه است. مابين اين دو طيف رشد، تومورهايی وجود دارند که سرعت روند رشد آنها در حد متوسطی است.

سرطان پروستات با نشانه‌های مرتبط با دفع ادرار و يا درد شکم تظاهر می‌کند. اين نشانه‌ها با علائم بيماريهای رايجی مانند عفونت و هيتروفی (بزرگی) خوش خيم پروستات (Benign Prostatic Hyperplasia) مشترک است.

علائم هشدار دهنده سرطان پروستات عبارتند از:

1-ادرار کردن پی در پی يا سخت 2- جاری شدن ضعيف ادرار 3- عدم توانايی در ادرار 4- بی‌ اختياری ادراری 5 – جريان منقطع و ضعيف ادرار 6- وجود خون در ادرار7-  خروج منی همراه با درد 8- درد مداوم قسمت پائين کمر 9- سوزش 10- ناتوانی جنسی

سبب‌شناسی سرطان‌ زايی پروستات:

علت ابتلا به سرطان پروستات هنوز ناشناخته است اما تحقيقات آماری و بالينی، روند بدخيمی بيماری سرطان پروستات را به اين عوامل ارتباط می دهد:

سن ‌: سرطان پروستات اغلب در افراد سالمند ديده می‌شود و افراد زير ۵۰ سال به ندرت به آن مبتلا می شوند. مردان بالای ۶۰ سال بيشتر در معرض خطر ابتلاء به سرطان پروستات هستند و بايد بيشتر متوجه علائم هشدار دهنده اين بيماری باشند.

عوامل ژنتيکی : سابقه ارثی سرطان پروستات عامل مهمی در ابتلا به اين سرطان است. وجود سابقه سرطان پروستات بين اعضای نزديک خانواده از جمله پدر و برادر احتمال ابتلا به اين سرطان را افزايش می ‌دهد.

عوامل هورمونی :هورمون‌های استروئيدی (تستوسترون و آندروژنها) برای رشد و حفظ و عمل طبيعی آن در مردان بالغ نقش مهمی را ايفا می کند. افزايش ميزان ترشح هورمون تستوسترون در خون اغلب موجب تسريع روند بدخيمی سرطان پروستات می شود.

تغذيه : رژيم غذايی دارای اثرات بالقوه ‌ای در پيشگيری و يا پيشتازی ايجاد سرطان پروستات به شمار می رود. مطالعات و تحقيقات علمی ثابت کرده ‌اند که سبزيجات حاوی مقادير قابل توجهی ويتامين C و E، به خصوص گوجه فرنگی، عاملی محافظتی در مقابل سرطان پروستات تلقی می شوند در حالی که استفاده از مقادير زياد چربی حيوانی عامل مستعد کننده و پيشتاز در ايجاد سرطان پروستات شناخته شده است .  آقایانی که اسیدلینولئیک خونشان بالااست، بیشتر مبتلا می‌شوند.، لیکوپن(که در سیب‌زمینی است)، اسید چرب امگا-3 و ماده معدنی سلنیوم، کم‌ مصرف می‌کنند بیشتر هم از سایرین احتمال ابتلا به سرطان را دارند. کاهش ویتامین D بدن هم می‌تواند احتمال سرطانی‌شدن پروستات را افزایش دهد.

مواد شيميايی : تماس با مواد شيميايی سرطان‌زا در محيط مانند کادميم، که در تهيه برخی آلياژها و باتری کاربرد دارد، عامل مستعد کننده و پيشتاز در ايجاد سرطان پروستات است. بعضی داروها و اقدامات پزشکی هم بر سرطان پروستات تأثیر دارند. به عنوان مثال، مصرف روزانه داروهای ضد التهابی مثل آسپیرین، ایبوپروفن یا ناپروکسن و همچنین استفاده مرتب از داروهای پایین‌آورنده چربی خون، مثل استاتین‌ها که برای بیماران قلبی تجویز می‌شود، می‌تواند خطر ابتلا به سرطان پروستات را کاهش دهد. از طرفی بعضی اقدامات پزشکی مثل وازکتومی یا بیماری‌هایی مثل عفونت یا التهاب پروستات و علی‌الخصوص بیماری‌های عفونی پروستات که از طریق جنسی منتقل می‌شوند (سوزاک، کلامیدیا و سیفیلس) خطر ابتلا به سرطان را افزایش می‌دهند و بالاخره چاقی و سطح بالای هورمون مردانه تستوسترون در خون نیز می‌تواند احتمال ابتلا به سرطان پروستات را بالا ببرد.

بيماری های مقاربتی : وجود بيماريهای مقاربتی احتمال ابتلاء به سرطان پروستات را افزايش می‌دهد.

الگوهای غربالگر سرطان پروستات

معاينه غده پروستات از طريق معاينه مقعد (Digital rectal examination) از الگوهای غربالگر سرطان پروستات است. در اين روش پزشک از داخل مقعد بيمار، غده پروستات را معاينه می ‌کند. وجود سطح خشن و نامنظم بافت از علائم هشدار دهنده سرطان پروستات محسوب می ‌شود.

تومورهای سرطانی آنتی‌ ژن‌های مشخصی را توليد می ‌کنند که ممکن است از طريق آزمايش خون کشف شوند. آنتی ‌ژنی که به طور کامل توسط غده پروستات توليد می ‌شود، آنتی ‌ژن اختصاصی پروستات (Prostate Specific Antigen ,PSA) است. تشخيص سريع سرطان پروستات با اندازه‌ گيری آنتی‌ ژن اختصاصی پروستات از آزمايش های غربالگر اين بيماری است. در بيمارانی که مبتلا به سرطان پروستات هستند، مقدار اين آنتی ژن در سطح بالاتری است.

البته تنها سطح PSA در آزمايش خون فرد نمايانگر ابتلا به سرطان پروستات نيست. در برخی از موارد عفونت و يا ”بزرگی خوش ‌خيم“ حجم غده پروستات می ‌تواند سبب افزايش ميزان PSA در خون شود. از اين رو، ترکيب معاينه مقعد توأم با آزمايش تعيين سطح PSA از طريق خون روش دقيق‌تری برای تشخيص سرطان پروستات است و برای اطمينان بيشتر، در مراحل بعدی آزمايشات ديگری مانند تصويرنگاری باز آوای مغناطيسی (MRI)، سونوگرافی (Ultrasound)، توموگرافی کامپيوتری (CT SCAN) و نمونه ‌برداری از غده (Biopsy) نيز انجام می‌گيرد.

تشخيص به موقع بيماری، دست کم ۵ سال بيشتر به زندگی مبتلايان به سرطان پروستات اضافه می‌کند. توصيه می‌شود مردان در سنين بالای ۴۰ سال ساليانه مورد معاينه غده پروستات ازطريق معاينه مقعد قرار گيرند و در سنين بالای ۵۰ سال، هر سال آزمايش آنتی‌ژن مخصوص پروستات را انجام دهند.

درمان سرطان پروستات

با در نظر گرفتن شرايط بيمار ممکن است يک يا ترکيبی از اين الگوها تجويز شود:

1-تحت نظر گرفتن بيماری: در اين روش بيمار به طور دقيق تحت نظر پزشک قرار می گيرد، بدون اينکه الگوی درمانی بر روی او اعمال شود. اين روش برای بيمارانی تجويز می‌ شود که جراحی برايشان مفيد نيست و يا رشد غده سرطانی پروستات آنها بسيار کند و آهسته است و در درازمدت تأثير سوء بر سلامتی او نخواهد گذاشت.

۲-جراحی: برداشتن کامل غده پروستات (پروستکتومی Prostatectomy).

۳-کرايوتراپی (Cryotherapy) : استفاده درمانی از سرمای شديد. در اين روش سوند (probe) سونوگرافی به داخل مقعد انداخته می شود تا پزشک تصوير محل مورد نظر را بر روی صفحه ببيند. در اين روش پزشک با انداختن سوند درون غده پروستات از طريق شکاف کوچکی بين مقعد و کيسه حاوی بيضه‌‌ ها نيتروژن مايع را به غده پروستات هدايت می‌ کند. نيتروژن مايع در داخل بافت منجر به انجماد بافت و انهدام سلول‌های سرطانی بافت غده پروستات می‌ شود. کرايوتراپی روشی موثر برای درمان مقاطع کوچک ابتلا به سرطان است. احتمال آسيب ديدگی مثانه و التهاب دستگاه تناسلی از عوارض جانبی اين روش است.

۴-شيمی درمانی: استفاده از داروهای شيميايی منجر به انهدام سلولهای سرطانی می ‌شود. عوارض جانبی شيمی درمانی عبارتند از: ريزش موی سر و ابرو، کاهش گلبولهای سفيد خون، ضعف سيستم ايمنی و دفاعی بدن، عفونت، احساس درد، خشکی دهان و پوکی استخوان.

۵-راديوتراپی: از آنجا که تومور ممکن است بافتهای اطراف غده پروستات را در بر گرفته باشد انجام جراحی و برداشتن غده پروستات کافی نيست و هر تظاهری از وجود PSA در آزمايش حاکی از گستردگی تومور است. در چنين وضعيتی الگوهای درمانی وسيع‌ تری مانند راديوتراپی پی ‌گيری می ‌شود. هدف از راديوتراپی کنترل رشد سلولهای سرطانی است. تابش اشعه به محل تومور ممکن است به صورت خارجی يا داخلی باشد.

راديوتراپی خارجی: در اين روش بيمار در معرض تشعشع قرار می‌ گيرد. اشعه از چند زاويه مختلف از خارج از بدن به تومور هدايت می ‌شود. اين روش کاملا بدون درد است و به مدت ۷ تا ۸ هفته ادامه دارد. ولی بيمار از عوارض جانبی مانند تحريک‌ پذيری مقعد، اسهال و خستگی مفرط ناشی از تابش پرتو گزارش می ‌دهد. اثرات اشعه ممکن است واکنشهای پوستی به صورت التهاب، خارش، سوزش، ترشح يا پوسته پوسته شدن پوست را به دنبال داشته باشد. تهوع، ‌استفراغ، بی‌ اشتهايی و آسيب‌های عروقی و تنفسی می تواند از ديگر عوارض جانبی راديو تراپی باشد. همچنين راديوتراپی ممکن است باعث سرکوب سيستم خونساز بدن و کاهش گلبولهای سفيد و ضعف سيستم ايمنی بدن و نهايتا بروز عفونت شود .  راديو تراپی داخلی يا براکی تراپی (Brachy therapy): براکی تراپی برای رساندن مستقيم مقدار زيادی اشعه به ضايعه بدخيم است. در اين روش، در اتاق عمل با استفاده از سرنج‌ های نازک مواد يونيزه در بدن بيمار کاشته می‌ شود.

۶-هورمون درمانی : از آنجا که هورمون تستوسترون به رشد سرطان غده پروستات کمک می کند، هدف از هورمون درمانی کاهش هورمون جنسی در بدن است. اين روش با به کارگيری داروهای ضد تستوسترون انجام می‌ گيرد و شامل تجويز هورمون استروژن به عنوان قرص است که تاثير ضد تستوسترون دارد. عوارض جانبی استفاده از قرصهای حاوی استروژن شامل درد در پستان و رشد پستان است که با قطع مصرف قرص‌ ها از بين می ‌رود . جلوگيری از مرگ و مير ناشی از سرطان پروستات با تشخيص زودرس امکان‌پذير است. اکنون با اطلاعات و روشهای جديد الگوهای درمانی، برای درصد بالايی از بيماران مبتلا به سرطان پروستات، امکان بهبودی کامل فراهم شده است.

پیشگیری
پیشگیری از سرطان پروستات با توجه و تنظیم عوامل خطر امکا‌ن‌پذیر است. تنظیم رژیم غذایی و کاهش مصرف چربی‌های حیوانی، استفاده از ویتامینE، D و ماده معدنی سلنیوم به طور روزانه،
استفاده از سویا در رژیم غذایی به خاطر وجود نوعی استروژن به نام فیتواستروژن در آن ممکن است از سرطان پروستات جلوگیری کنند. اثر بعضی داروها مانند فیناستراید و دوتاستراید با جلوگیری از تبدیل تستوسترون به دی‌هیدرو تستوسترون که فرم فعال آن است، هنوز در مرحله آزمایش قرار دارد و به طور گسترده از این داروها استفاده نمی‌شود.
آزمایش سالانه PSA و مراجعه به پزشک برای انجام معاینه انگشتی مقعد نیز هم از روش‌های مؤثر و هم غربالگری برای پیشگیری و تشخیص به موقع سرطان پروستات هستند.

سنتز کلسترول

27 ژانویه 13

تحقیق توسط دانشجوی محترم حضباوی

اهمیت زیست پزشکی :

کلسترول در بافت ها و در پلاسما به شکل کلسترول آزاد یا به شکل ذخیره ای آن، متصل به اسید چرب یا زنجیره بلند به صورت کلسترول استر وجود دارد. کلسترول یک لیپید آمفی پاتیک بوده و یک جزء ساختمانی ضروری غشاها ولایه ی خارجی لیپوپروتئین های پلاسماست. این ماده در بافت های مختلف از استیل کو آنزیم A ساخته می شود و پیش ساز تمامی استروئیدها شامل کورتیکواستروئیدها هورمون های جنسی، اسیدهای صفراوی و ویتامین D است. لیپوپروتئین با چگالی پایین (LDL) پلاسما وسیله حمل کلسترول و استرکلسترول به بافت های مختلف است. کلسترول آزاد بوسیله لیپوپروتئین با چگالی بالا (LDL) پلاسما در طی فرآیندی به نام انتقال معکوس کلسترول از بافت ها به کبد منتقل می شود و در آن جا یا به صورت کلسترول آزاد و یا بعد از تبدیل شدن به اسیدهای صفراوی از بدن رفع می شود.

 مراحل سنتز کلسترول :

مرحله اول : ساخته شدن موالونات از HMG-COA تحت اثر آنزیم HMG-COA reductase است. این واکنش مرحله ی تنظیمی اصلی مسیر سنتز کلسترول و محل اثر موثرترین داروهای کاهش دهنده ی کلسترول یعنی مهار کننده ی HMG-COA ردوکتاز( استاتین ها ) می باشد. 

مرحله دوم : ساخته شدن ایزوپنتیل پیروفسفات و دی متیل آمیل پیروفسفات (که هر 2 ترکیب 5 کربنه هستند) از موالونات.و این 2 با هم ترکیب می شوند Geranyl pyrophoshosphat ساخته شود.

مرحله سوم Geranyl pyrophoshosphat با یک ایزوپنتیل پپروفسفات دیگر ترکیب شده و فارنسیل پیروفسفات را ایجاد می کند.

مرحله چهارم : فارنسیل پیروفسفات با یک فارنسیل پیروفسفات دیگر ترکیب می شود و یک ترکیب 30 کربنه به نام اسکوالن (sqaalen) را تولید می کند.

مرحله پنجم : اسکوالن پیچ می خورد و ساختاری مانند هسته ی استرودید ایجاد می کند در نهایت لانوسترول را ایجاد می کند .

مرحله ششم : کلسترول از لانوسترول در غشای شبکه آندوپلاسمی ساخته می شود. و شامل تغییراتی در هسته ی استروئید و زنجیره جانبی است .

سنتز کلسترول با تنظیم HMG-COA ردوکتاز کنترل می شود.

تنظیم سنتز کلسترول تقریبا در آغاز مسیر دو مرحله HMG COA ردوکتاز صورت می گیرد. تنها سنتز کبدی کلسترول توسط کلسترول رژیم غذایی مهار می گردد. HMGCOA ردوکتاز در کبد بوسیله موالونات  کلسترول مهار می شود. کلسترول با فعال کردن یک فاکتور رونویسی به نام پروتئین متصل شونده به قسمت تنظیمی استرول، رونویسی HMG COA ردوکتاز را  مهار می کنند.

پروتئین متصل شونده بر قسمت تنظیمی استرول (SREBP) خانواده ای از پروتئین ها هستند که رونویسی ژن های دخیل در برداشت و متابولیسم سلولی کلسترول و لیپیدهای دیگر را تنظیم می کنند.

انسولین یا هورمون تیروئیدی فعالیت HMG COA ردوکتاز را افزایش می دهند در حالی که گلوکاگون یا گلوکوکورتیکوئیدها فعالیت آن را کاهش می دهند. فعالیت آنزیم بوسیله مکانیسم های فسفریلاسیون و دفسفریلاسیون به طور برگشت پذیری تغییر می کند. بعضی از این مکانیسم ها به CAMP وابسته اند و بنابراین فورا به کلوکاگون پاسخ می دهند. . LCAT پلاسما مسئول تولید تقریبا تمامی کلسترول استرپلاسمایی در انسان است.

فعالیت LCAT با HDL حاوی آپو AI مرتبط است. با استریفیه شدن کلسترول در HDL، یک گرادیان غلظتی به وجود می آید و کلسترول را از بافت ها و لیپوپروتئین های دیگر به داخل HDL  می کشاند و به این ترتیب HDL را قادر می سازد که در انتقال معکوس کلسترول شرکت نماید.

پروتئین انتقال دهنده ی استروکلسترول، انتقال استرکلسترول را از HDL به لیپوپروتئین های دیگر را تسهیل می کند. این پروتئین که با HDL مرتبط است در پلاسمای انسان یافت می شود . این پروتئین انتقال استرکلسترول از HDL به VLDL ، IDL و LDL را تسهیل می کند. در این فرآیند استرکلسترول با تری آسیل کلسترول معاوضه می شود و بدین ترتیب موجب کاهش مهار LCAT بوسیله محصول آن در HDL می شود.

 جنبه های بالینی :

کلسترول سرم با میزان بروز بیماری عروق کروز قلبی مرتبط است : در حالی که افزایش سطح کلسترول پلاسما به عنوان یک فاکتور اصلی درایجاد آترواسکلروز مطرح است، مشخص شده است که تری آسیل کلیسرول ها یک ریسک فاکتور منتقل می باشد. بیماری هایی که در آنها سطح VLDL ، IDL باقی مانده شیلومیکرون یا LDL به مدت طولانی در خون بالا باشد، (مثل دیابت ملینوس ، نفروز لیپیدی ، هیپوتیروئیدسیم و سایر حالات هیپرولیپیدی) غالبا با اترواسکلروز زودرس یا بسیار شدید همراهند.

رژیم غذایی می تواند نقش مهمی در کاهش کلسترول سرم داشته باشد، هر جند فاکتورهای ارثی بیشترین نقش را در تعیین غلظت کلسترول سرم بر عهده دارند، اما رژیم غذایی و فاکتورهای محیطی نیز در آن نقش دارند و از بین آن ها جایگزینی اسیدهای چرب دارای یک یا چند پیوند غیر اشباع مفیدترین روش است.

علت اثر اسیدهای چرب دارای چند پیوند غیر اشباع در کاهش کلسترول هنوز مشخص نیست. با این حال یکی از ارگانیسم های افزایش گیرنده های LDL (تنظیم افزایشی) بوسیله اسیدهای چرب دارای یک یا چند پیوند غیر اشباع در مقایسه با اسیدهای چرب اشباع است که موجب تشکیل ذرات vLDL کوچکتر می شوند که دارای کلسترول نسبتا بیشتری هستند و نسبت به ذرات بزرگتر با سرعت کم تری مصرف می شوند این ویژگی های اسیدهای چرب اشباع را می توان به عنوان ویژگی های آتروژنیک در نظر گرفت .

–    اختلالات اولیه لیپوپروتئین ها (دیس لیپوپروتئینمی) ارثی هستند. نقایص ارثی متابولیسم لیپوپروتئین به هیپو یا هیپرلیپو پروتئینمی اولیه منجر می شود. علاوه بر این بیماری هایی مثل دیابت ملیتوس ، هیپوتیروئیدیسیم، بیماری کلیه ، موجب الگوهای لیپوپروتئینی غیر نرمال ثانویه می شوند که بسیار شبیه حالات ارثی اولیه هستند.

–    نام چند نوع از اختلالات اولیه ی لیپوپروتئین های پلاسما : هیپولیپوپرونئینمی ، هیپرلیوپروتئینمی – هیپرکلسترولمی فامیلی – هیپرآلفا پروتئینمی فامیلی – کمبود لیپاز کبدی – افزایش لیپو پروتئین فامیلی

 مشتقات کلسترول :

کلسترول یش ساز تمامی استروئیدهای دیگر مثل کورتیکو استروئیدها ، هورمون های جنسی ، اسیدهای صفراوی و ویتامین D در بدن است. کلسترول هم چنین دارای نقش ساختمانی مهم در غشاها و لایه های خارجی لیپوپروتئین است .

 داروهای کاهش دهنده ی کلسترول

یک خانواده ی از داروها به نام استاتین ها کارآیی بالایی در کاهش کلسترول پلاسما و پیشگیری از بیماری قلبی دارد. استاتین ها HMG COA ردوکتاز را مهار می کنند و موجب تنظیم افزایشی گیرنده ی LDL می شوند.

استاتین هایی که در حال حاضر مصرف می شوند عبارتند از : آتورواستاتین ، لسیمواستاتین، فلوو استاتین و پراواستاتین. داروهای دیگری که استفاده می شوند شامل فیبرات ها هستند مثل کلونیترات و ژمفیبروزیل و اسیدنیکوتیک که با کاهش ترشح VLDL حاوی تری  آسیل گلسیرول از کبد، عمدتا موجب کاهش تری آسیل کلسترول های پلاسما می شوند علاوه بر این یک دارای جدید به نام ازتیمب که با مهار جذب کلسترول از طریق روده سطح کلسترول خون را کاهش می دهد اخیراً معرفی شده است. از تیمب به روده ی آزتیدنیون از مهار کننده های جذب کلسترون تعلق دارد.   

 

 

نیمسال تحصیلی

27 ژانویه 13

شروع نیمسال تحصیلی از 14/11/1391 می باشد.

نویسنده:
20 ژانویه 13

به مناسبت ایام امتحانات

نویسنده:
12 ژانویه 13

نویسنده:
5 ژانویه 13

 

 دزفول- پارک جنگلی

نویسنده:
1 ژانویه 13

اراک- دانشکده پزشکی