دزآزما

آموزش بیوشیمی بالینی

طبقه بندی هورمون ها

نویسنده:
11 سپتامبر 10

تحقیق خانم زهرا عباسی …

متن کامل تحقیق

خلاصه

اعمال سلولي و تحت سلولي هورمونها مستلزم اتصال هورمون به گيرنده اختصاصي آن است. گيرنده هاي داراي مشخصات زير هستند: ميل تركيبي بالاي براي هورمون دارند، روند اتصال كاملاً برگشت پذير است، اين روند قابل اشباع مي باشد و كاملاً اختصاصي است. گيرنده ها دو عمل اصلي انجام مي دهند: با هورمون متصل مي شوند و بين اتصال هورمون و انتقال سيگنال ارتباط برقرار مي كند.

هورمونها براساس ساختمان شيميايی ، حلالیت ، مكان پذيرنده و نوع پيام بر تقسيم بندي مي شوند. البته هورمونها براساس ساختار (ساختمان شيميايي) به چهار دسته تقسيم مي شوند:

  1. هورمون هاي مشتق از كلسترول
  2. هورمونهاي مشتق از تيروزين
  3. هورمونهاي مشتق از پيتيدها در سايزهاي مختلف
  4. هورمونهاي مشتق از گلیکو پروتئين ها

در يك طبقه بندي براساس مكانيسم عمل مي توان تمام ويژگي هاي هورمون ها را بيان كرد كه در اين طبقه بندي هورمون ها به دو زير گروه تقسيم بندي مي شوند:

هورمون هاي گروه اول: پذيرنده اين گروه هورمونها در داخل سلول قرار گرفته است و اثرات اصلي آنها بر روي روند تنظيم بيان ژن است و در چربي محلول اند.

هورمونهاي گروه دوم: اين هورمونها ارتباط خود را با روند هاي متابوليستي داخل سلولي را به كمك مولكول هاي فيمابيني بنام پيامبر دوم برقرار مي نمايد. (هورمون= پيام بر اول) و پيامبر دوم خود حاصل پيوند يافتن هورمون با پذيرنده مي باشد.

خصوصيات اين دو گروه به شرح زير است:

گروه 1 گروه 2
انواع استروئيدها- يدوتيروئين ها – كليستريول ها – رتينوئيدها پلي پيتيدها ، پروتئين ها، گليكوپروتئين ها، كاتكول آمينها
قابليت حل شدن ليپوفيل هيدروفيل
پروتئين ناقل دارد ندارد
نيمه عمردر پلاسما طولاني(چندساعت تا چند روز) كوتاه (چند دقيقه)
گيرنده داخل سلولي غشاء پلاسمايي
ماده واسطه كمپلكس گيرنده – هورمون متابوليتهاي فسفو ايندزيتيدهاي كمپلكس و مجموعه هاي آبشاري كيناز

هورمون های جنسی زنانه

نویسنده:
11 سپتامبر 10

تحقیق خانم بهاره احمدپناه …

متن کامل تحقیق

خلاصه:

تخمدان ها دو وظیفه اصلی تولید سلول جنسی ماده (تخمک) و سنتز و ترشح هورمون های جنسی استروژن و پروژستین ها دارند. مهم ترین استروژن ، هورمون استرادیول و مهم ترین پروژستین ، هورمون پروژسترون است.

فقط سه استروژن 17 بتا استرادیول، استرون و استریول با مقادیر قابل ملاحظه ایی در پلاسمای زن وجود دارند. استروژن اصلی مترشحه از تخمدان ها 17 بتا استرادیول است و از آن جا که  قدرت استروژنی بتا استرادیول 12برابر استرون و 80 برابر استریول است، اثر استروژنی بتا استرادیول چندین برابرمجموع آثار دو هورمون دیگر است و به خاطرهمین، بتا استرادیول به عنوان استروژن اصلی در نظر گرفته می شود.

این هورمون ها در تخمدان ها به طور عمده از کلسترول مشتق از خون و تا حدودی مختصرهم از استیل کوآنزیمA  ساخته می شوند که چندین مولکول آن می توانند با یکدیگر ترکیب شده و هسته استروئیدی مناسب را تشکیل دهند.تحت تاثیر آنزیم های منواکسیژناز و دسمولاز پرگننلون تشکیل می شود و توسط آنزیم 3 بتا ال دهیدروژناز و آنزیم ایزومراز، پروژسترون از پرگننلون به وجود می آید. در صورتی که تستوسترون تولید شده از پرگننلون از طریق یکی از دو راه سوبسترای آروماتاز باشد (در تخمدان ها) استرادیول و در صورتی که آنروستن دیون سوبسترای این آنزیم باشد (خارج از تخمدان ها) استرون تولید می شود.

استریول نیز از استرادیول و استرون به ترتیب توسط کربوکسیلاسیون و هیدورکسیلاسیون تولید می شود.

ترشح هورمون های استروئیدی جنسی توسط هیپوتالاموس و هیپوفیز کنترل می شود. استروژن ها و پروژسترون به طور عمده به صورت چسبیده به آلبومین پلاسما و گلبولین های ویژه متصل شونده به استروژن و گلبولین های اختصاصی گیرنده پروژسترون در خون حمل می شوند. ابتدا هورمون از پروتئین حامل پلاسمایی جدا می شود. سپس استروئید آزاد با عمل انتشار از غشای دو لایه لیپیدی، عبور کرده و وارد فضای سیتوپلاسمی سلول هدف می شود. سپس هورمون به گیرنده خود(موجود در سیتوپلاسم) متصل می شود و باعث تغییر شکل فضایی و فعال شدن گیرنده پروتئینی و در نتیجه، آزاد شدن پروتئین های متصل و در معرض قرار گرفتن اسیدهای  آمینه با بار مثبتی که در دومن متصل شونده به DNA متصل شده و به صورت homodimer ، DNA را برای جایگاه های پذیرنده (عناصر پاسخ دهنده به هورمون ) با میل ترکیبی بالا جست و جو می کند. کمپلکس هورمون – رسپتور به عناصر پاسخ دهنده هورمونی در DNA متصل شده و این مجموعه هورمون، گیرنده سیتوپلاسمی و پروتئین های غیر هیستونی در هسته، سبب برهنه شدن DNA و افزایش رونویسی می شود و mRNA  جدید به سیتوپلاسم منتقل شده و عمل ترجمه و پروتئین سازی انجام می شود. کبد توسط آنزیم هایی استروژن ها را با اسید گلوکورونیک و یا سولفوریک کونژوگه می کند و بدین صورت، به شکل گلوکورونات و یا سولفات در می آیند. و حدود یک پنجم این فرآورده های مزدوجی از راه صفرا و قسمت اعظم باقی مانده آن ها از طریق ادرار دفع می شوند. متابولیت های حاصله از هیدروکیسلاسیون پروژسترون  کونژوگه شده به شکل سولفات یا گلوکورونید از طریق ادرار دفع می شوند. فرآورده نهایی و اصلی تجزیه پروژسترون، پرگناندیول استروژن که به صورت نمک سدیم پرگناندیول-20- گلوکورونیک توسط ادرار دفع می شود و حدود 10% از پروژسترون اولیه به این شکل از راه ادرار دفع می شود.

روش های زیادی برای اندازه گیری هورمون ها وجود دارد که شامل روش های بیولوژی- رادیوایمنواسی (RIA )- کروماتوگرافی به ویژه GLC- ایمونو فلورسنت-ELISA- کلریمتری و روش های غیرمستقیم با اندازه گیری متابولیت های حاصله از عمل هورمون ها می باشند.

هورمون غده ی تیروئید

نویسنده:
11 سپتامبر 10

کار تحقیقی خانم ها فائزه مرادلی و فرزانه فریدونی …

چكيده

آناتومي و بافت شناسي : غده ی تیروئید بین غضروف کریکوئید و فرورفتگی سوپرااسترنال قرار دارد.غده ی تیروئید شامل دو لوب می باشد که توسط یک تنگه به هم وصل شده اند.وزن غده ی تیروئید بین 12 تا  20 گرم می باشد.قوام نرم دارد و بسیار پر عروق است.

غده ی تیروئید از فولیکول های تیروئید ساخته شده است.این فولیکول ها حاوی سلول های فولیکولی و کلوئید مترشحه از سلول های فولیکولی،به داخل فولیکول ها می باشند.

تیرو گلوبین یک پروتئین پیچیده است :

تیروگلوبین ماده ی پیش ساز T3و T4است.این ماده یک پروتئین گلوکوزیله ی بزرگ و یددار است.تیروگلوبین از دو زیر واحد تشکیل شده است.در ساختمان این ترکیب 115ریشه ی تیروزین وجود دارد که هریک می تواند جایگاه اضافه  شدن یدiodination)) باشد.حدود 70%یدید موجود در تیروگلوبین به شکل ترکیبات پیش ساز غیر فعال یعنی مونویدوتیروزین MIT) )  ودی یدوتیروزین(DIT)   بوده و حدود 30% آن به شکل ریشه هاي يدو تيرونيل يعني  T3 T4  مي باشد.

بيوسنتز:

1- به دام افتادن ید (Iodide trapping)

2- اکسید شدن ید

كنترل : برای ترشح این دو هورمون ابتدا هورمون رها کننده(TRH) از هیپوتالاموس ترشح شده که باعث ترشح هورمون تحریک کننده تیروئید(TSH) و این هورمون سبب ترشح این دو هورمون می شود.این زنجیره هورمونی دارای تنظیم برگشتی منفی است به این معنی که اگر T3 وT4 زیاد ترشح شوند، ترشح TRHو TSH کاهش می یابند و برعکس

مکانیسم اثر بر سلول هدف : هورمون های تیروئید از طریق مکانیسم هسته ای اثر خود را اعمال می کنند.

سطح TSHدر پاسخ به تغییرات T3 وT4 آزاد،تغییر می کند،پس ابتدا باید مشخص گردد که آیا TSH ،طبیعی مهار شده یا افزایش یافته است.جز در موارد نادر ،طبیعی بودن سطح TSH ،اختلال اولیه عملکرد تیروئید را رد می کند.

روش های ایمونورادیومتریک قادرند،سطوح پایین میزان طبیعی را از مقادیر مهار شده TSH  که در تیروتوکسیکوز دیده می شوند افتراق دهند.غیر طبیعی بودن TSH باید به وسیله ی اندازهگیری سطح هورمون تیروئید در گردش پیگیری  شود.در حال حاضر روش های RIA برای تعیین T3 وT4 توتال به طور وسیع استفاده می شود.


1- معرفی غده مربوطه از نظر آناتومی ،بافت شناسی و عملکرد

غده ی تیروئید بین غضروف کریکوئید و فرورفتگی سوپرااسترنال قرار دارد.غده ی تیروئید شامل دو لوب می باشد که توسط یک تنگه به هم وصل شده اند.وزن غدهی تیروئید بین 12 تا  20 گرم می باشد.قوام نرم دارد و بسیار پر عروق است.چهار غدهی پاراتیروئید در خلف غده ی تیروئید قرارا دارند.

بافت شناسی

غده ی تیروئید از فولیکول های تیروئید ساخته شده است.این فولیکول ها حاوی سلول های فولیکولی و کلوئید مترشحه از سلول های فولیکولی،به داخل فولیکول ها می باشند.کلوئید مایع پروتئینی است که حاوی تیروگلوبین(پیش ساز هورمون تیروئید) به مقدار زیاد می باشد.هر سلول فولیکولی حاوی دو سطح است:

1)   سطح قاعده ای در مجاورت عروق خونی

2)   سطح راسی در طرف لومن فولیکولی

عملکرد

عملکرد هورمون های تیروئیدی با اتصال به رسپتور های هورمو تیروئیدTRs) ) صورت می گیرد .TRα  به ویژه در مغز ،کلیه ،گناد ،عضله و قلب فراوان است.در حالی که TR بیشتر در هیپوفیز و کبد منتشر است.2βTR به طور انتخابی در هیپو تالاموس و هیپوفیز قرار دارد.میزان تمایل T3 برای اتصال به گیرنده ها از T4 بیشتراست که این مسئله می تواند بیشتر بودن قدرت T3 را توجیه کند.اکثر سایت های TR  توسط T3 اشغال می گردند.TR غیر متصل با هورمون های تیروئید،سبب مسکوت ماندن بروز ژن ها می گردد.بنابراین کمبود هرمون های تیروئید تاثیر عمیقی بر بروزژنها می گذارد.

2- مراحل بیوسنتز هورمون های تیروئید و نحوه ی کنترل

هورمون های تیروئید از این لحاظ منحصر به فرد هستند که برای فعالیت بیولوژیک خود نیاز به عنصر کمیاب ید دارند.غده ی تیروئید بایستی ترکیب تیرونین را سنتز کند و این سنتز در ملکول تیروگلوبین انجام می گیرد.

تیرو گلوبین یک پروتئین پیچیده است

بیوسنتز.تیروگلوبین ماده ی پیش ساز T3و T4است.این ماده یک پروتئین گلوکوزیله ی بزرگ و یددار است.تیروگلوبین از دو زیر واحد تشکیل شده است.در ساختمان این ترکیب 115ریشه ی تیروزین وجود دارد که هریک می تواند جایگاه اضافه  شدن یدiodination)) باشد.حدود 70%یدید موجود در تیروگلوبین به شکل ترکیبات پیش ساز غیر فعال یعنی مونویدوتیروزین MIT) )  ودی یدوتیروزین(DIT)   بوده و حدود 30% آن به شکل ریشه های یدو تیرونیل یعنی T4 وT3 می باشد.هنگامی که ید به مقدار کافی در دسترس غده ی تیروئید باشد،نسبت  T4به T3 حدود 7 به 1 است.در حالت کمبود ید این نسبت کاهش میا بد.

هیدرولیز.طی مدت چند دقیقه پس از تحریک غده ی تیروئید توسط TSH یاcAMP میکروویلوس های غشای راسی سلول به طور قابل توجهی افزایش میابند.تیروگلوبین در این فرآیند وابسته به میکروتوبول ها به دام افتاده و متعاقبا روند پینوسیتوز به دبخل سلول فولیکولی باز می گردد.این فاگوزوم ها به لیزوزوم ها متصل شده و تشکیل فاگولیزوزوم را می دهند که در آنها آنزیم های پروتئاز و پپتیداز مختلف تیروگلوبین را هیدرولیز کرده و اسید های آمینه ی مربوطه از جمله یدوتیرونین ها را آزاد می کنند. T3 و T4 احتمالا از طریق یک فرآیند تسهیل شده از قسمت قاعده ای سلول به دلخل خون آزاد می شوند.یدید موجود در ترکیبات MITو DITتوسط آنزیم دیدیناز جمع آوری می شود.یدی که از این ترکیبات خارج میشود از ذخایر مهم ید در غده ی تیروئید بوده و با یدیدی که از خون وارد می شود متفاوت است..

تغلیذ یدید.غده ی تیروئید همراه با نسوج اپیتلیال متعدد دیگر شامل غده ی پستان ،کوریون،غده ی بزاقی و معده می تواند یدید را در برابر یک گرادیال الکتروشیمیایی قوی تغلیظ کند.این فرآیند وابسته به انرژی بوده و با پمپ سدیم،پتاسیم وابسته به ATPase  ارتباط دارد.

اکسیداسیون یدید.تیروئید تنها بافتی است که می تواند یدید را برای ایجاد ظرفیت بالاتر اکسیده کند .این مرحله با دخالت یک پراکسید حاوی هم انجام گرفته ودر سطح مجرایی سلول فولیکولی صورت می پذیرد.آنزیم تیرو پراکسیداز به پراکسید هیدروژن به عنوان عامل اکسید کننده نیاز دارد.H2O2 توسط یک آنزیم وابسته به  NADPH تولید می شود.تعدادی از ترکیبات اکسیداسیون یدید را مهار کرده در نتیجه مانع وارد شدن در ترکیبات DIT و MITمی شوند.

اضافه شدن ید به تیروزین.یدید اکسید شده با ریشه های تیروزیل در ساختمان تیرو گلوبین واحتمالا با دخالت آنزیم تیروپراکسیداز واکنش انجام می دهد.ابتدا موقعیت 3 حلقه ی آروماتیک و سپس موقعیت 5 آن یددار می شودتا به ترتیب ترکیباتMITو DITبدست آید.

جفت شدن ریشه های یدوتیروزیل.جفت شدن در ملکول DIT برای تشکیل T4 یا ملکول MIT و یک ملکول DIT  برای تشکیل T3 در داخل ملکول تیروگلوبین صورت می گیرد.

نحوه ی کنترل

برای ترشح این دو هورمون ابتدا هورمون رها کننده(TRH) از هیپوتالاموس ترشح شده که باعث ترشح هورمون تحریک کننده تیروئید(TSH) و این هورمون سبب ترشح این دو هورمون می شود.این زنجیره هورمونی دارای تنظیم برگشتی منفی است به این معنی که اگر T3 وT4 زیاد ترشح شوند، ترشح TRHو TSH کاهش می یابند و برعکس.
هر تغییر و مشکل در این زنجیره می تواند سبب بروز بیماریهای تیروئید شود.

3-  نحوه ی انتقال در پلاسما

هورمونهای تیروئیدی شامل تیروکسین و تری یدو تیرونین هورمونهایی مشتق شده از اسید امینه تیروزین میباشند که توسط غده تیروئید ساخته و ترشح میشوند .  فرم اصلی هورمون تیروئیدی که در خون ترشح میشود تیروکسین ( T4 ) میباشد به طوریکه نسبت T4/T3=20/1 میباشد ولی قسمت اعظم T4 در خون طی واکنشهای دیونیزاسیون تبدیل به T3 میشود و بنابراین میتوان اظهار نمود که فعالیت اصلی به عهده T3 میباشد. هورمون های تیروئیدی بعد از ساخته شدن توسط غده تیروئید به خون آزاد شده که قسمت عمده آنها در خون به پروتئینهای ترانسپورت ملحق میشود و تنها قسمت کمی از این هورمونها به صورت آزاد باقی میمانند. قسمت فعال از نظر فیزیولوژیک در واقع همین قسمت اندکی است که به صورت آزاد در خون میماند و قسمت باند شده به پروتئینهای ناقل از هیچ گونه فعالیت و عملکردی برخوردار نیستند.  پروتئینهای ناقل هورمونهای تیروئیدی در خون  عبارتند از :

1-  Tyroxin Binding Glubolin (TBG) که حدود 70٪ از هورمونهای تیروئیدی به این پروتئین باند میشوند.

Transthyretin or Tyroxin Binding Pre Albumin(TTR or TBPA)-2حدود 15-10%

3- آلبومین:حدود 20-15%

4– مکانیسم اثر بر سلول هدف

هورمون های تیروئید از طریق مکانیسم هسته ای اثر خود را اعمال می کنند:

هورمون های تیروئید به گیرنده های خاص با میل ترکیبی بالا در هسته ی سلول هدف متصل می شوند.میل ترکیبی اتصالی T3 حدود 10 برابر T4 بوده و فعالیت بیولوژیک نسبی بیشتری دارد.هورمون های تیروئید به جایگاه هایی با میل ترکیبی پایین در سیتوپلاسم نیز اتصال می پا بند اما به نظر می رسد این پروتئین مشابهتی با گیرنده ی هسته ای ندارد.احتمالا این اتصال هورمون در سیتوپلاسم هورمون های تیروئید را در مجاورت هسته نگه می دارد.نقش اصلی T4 و T3افزایش کلی سنتز پروتئین ها و ایجاد تعادل نیتروژن مثبت است.هور مون های تیروئید همانند استروئیدها،از طریق افزایش یا کاهش رونویسی ژنها باعث القا یا توقف تولید پروتئین ها می شوند.در مورد هورمون های T4 وT3 فاکتور و عملکرد ترنس کمپلکس هورمون-گیرنده است که به نظر می رسد،همواره در هسته جای دارد.ارتباط جالبی بین دو گروه از هورمون ها که با روند رشد ارتباط دارند(هورمون تیروئید و هورمون رشد) وجود دارد. T3 و ترکیبات گلوکوکورتیکوئیدی روند رونویسی از ژن GH را افزایش داده و در نتیجه GH بیشتری تولید می شود.به این ترتیب می توان علت این امر را توجیه کرد که در غده ی هیپوفیز حیوانات دچار کمبود T3 ، هورمون GH وجود ندارد و برخی از اثرات آنابولیک کلی T3 نیز مربوط به اثر فوق است.غلظت های  بسیار زیاد  T3 روند سنتز پروتئین را مهار کرده و باعث تعادل منفی نیتروژن می شوند.

5– اثرات بیوشیمیایی

الف) کنترل سوخت و ساز بدن
ب) حفظ سلامت پوست و مو
ج) اثر بر تحریک پذیری سیستم عصبی
د) همکاری با دیگر غدد درون ریز (بدون مجرا) جهت نگهداری تعادل هورمونی بدن
) کنترل رشد بدن و تکامل ذهنی در خردسالی
و) انباشتن ید در بدن

6) اثرات بیو لوژیک

هورمونهای تیروئیدی باعث افزایش سرعت متابولیسم پایه و افزایش دمای بدن، افزایش سنتز پروتئینها، افزایش حساسیت و پاسخ بدن به کاتکول امینها مانند آدرنالین شده و برای تکامل و رشد سلولها و اعضای بدن نیز به ویژه در دوران جنینی و کودکی لازم وضروری هستند. همچنین این هورمونها متابولیسم پروتئینها، قند و چربی و همچنین متابولیسم ویتامینها را در بدن کنترل و تنظیم میکند و سلول را در جهت استفاده صحیح از منابع انرژی هدایت میکند .هورمون های تیروئید در حیواناتت دارای اثرات بیشتری نسبت به انسان میباشد و باعث تنظیم الگوی خواب زمستانی پستانداران و همچنین الگوی پوست اندازی در پرندگان می شود. بارزترین شکل این امر در فرآیند دگردیسی دوزیستان دیده می شود.این اثرات احتمالا از طریق تنظیم بیان ژن های خاص اعمال می شوند.

7– بیماری های مربوطه (شامل موارد کاهش و افزایش هورمون)

كم كاری تیروئید ( هایپوتیروئیدی )

پركاری تیروئید ( هایپرتیروئیدی یا تیرو توکسیکوز)

بزرگی غده ی تیروئید ( گواتر )

توده های تیروئید

سرطان تیروئید

التهاب تیروئید ( تیروئیدیت )

كم كاری تیروئید:

وقتی غده ی تیروئید كمتر از حد طبیعی فعالیت كند، یا از بدو تولد ناقص شكل گرفته باشد، یا به وسیله جراحی كل تیروئید یا قسمتی از آن برداشته شده باشد، و یا ید كافی در رژیم غذایی موجود نباشد دیگر نمی‌تواند هورمون كافی تولید كند و به این حالت كم كاری تیروئید گفته می‌شود. یكی از شایعترین علل كم كاری تیروئید یك بیماری خود ایمنی است كه به آن بیماری هاشیموتو گفته می‌شود. در این بیماری به تدریج پادتن‌هایی بر علیه تیروئید ساخته می‌شود كه تیروئید را تخریب می‌كند و توانایی تولید هورمون را از بین می‌برد.

پركاری تیروئید:

وقتی تیروئید بیش از اندازه فعالیت كند و هورمون زیادی تولید كند گفته می‌شود كه فرد مبتلا به پركاری تیروئید می‌باشد. شایعترین علت پركاری تیروئید یك بیماری خود ایمنی به نام بیماری گریوز است كه در آن بر علیه تیروئید پادتن ساخته می‌شود كه موجب می‌شود سرعت تولید هورمون افزایش یابد.

بیماری خود ایمنی تیروئید:

بیشتر اختلالات تیروئید مانند پركاری یا كم كاری تیروئید مربوط به بیماریهای خود ایمنی است. در بیماری خود ایمنی شرایطی ایجاد می‌شود كه بدن توانایی خود در تشخیص بین بافتهای بدن با باكتریها، ویروسها و سایر عوامل بیماریزا  را از دست می‌دهد. به همین دلیل سیستم ایمنی بر علیه این بافتها پادتن می‌سازد و اشتباها به این بافتها حمله می‌كند. در این بیماریها پادتنی كه علیه تیروئید ساخته می‌شود موجب تخریب تدریجی تیروئید می‌شود و كم كاری تیروئید ایجاد می‌كند و یا موجب می‌شود تا بیش از حد فعال شود و پركاری تیروئید ایجاد شود.

گواتر و توده های تیروئید:

برخی اوقات غده ی تیروئید بزرگ می‌شود. ممكن است این حالت در اثر بیماری هاشیموتو، گریوز، یا در اثر كمبود ید یا عدم تعادل هورمونهای تیروئید ایجاد شود. به بزرگی تیروئید گواتر گفته می‌شود.

التهاب تیروئید:

ممكن است غده ی تیروئید در اثر تاثیر باكتریها یا ویروسها ملتهب شود و تیروئیدیت ایجاد شود.

علايم آن شامل تب و دردناكي غده مي باشد.علايم پركاري تيروئيد ممكن است وجود داشته باشند اگرچه وضعيت تيروئيد يستگي به مرحله التهاب دارد.

8)نحوه ی تشخیص بیماری

علائم كم كاری تیروئید:

* خستگی و فرسودگی

* كندی حركات و تنبل شدن

* مشكل در تمركز و فعالیتهای مغزی

*افزایش وزن بدون علت مشخص

*پوست خشك خشن و خارش دار

*خشك شدن، خشن شدن و نازك شدن موها

*احساس سرما مخصوصا در انتهای دست و پا

*یبوست

*گرفتگی عضلانی

*افزایش تعداد و میزان خونریزی ماهیانه

*ناباروری و یا سقط جنین

علائم پركاری تیروئید:

*عصبی شدن

*تحریك پذیری

*افزایش تعریق

*نازك شدن پوست

*نازك و شكننده شدن موها

*ضعف عضلانی مخصوصا در بالای بازو و رانها

*لرزش دستها

*اضطراب و اختلال هراس

*بی خوابی

*تپش قلب

*افزایش حركات روده

*كاهش وزن علیرغم افزایش اشتها

*كم شدن تعداد و میزان خونریزی ماهیانه

9 – روش های اندازه گیری هورمون های تیروئید

سطح TSHدر پاسخ به تغییرات T3 وT4 آزاد،تغییر می کند،پس ابتدا باید مشخص گردد که آیا TSH ،طبیعی مهار شده یا افزایش یافته است.جز در موارد نادر ،طبیعی بودن سطح TSH ،اختلال اولیه عملکرد تیروئید را رد می کند.

روش های ایمونورادیومتریک قادرند،سطوح پایین میزان طبیعی را از مقادیر مهار شده TSH  که در تیروتوکسیکوز دیده می شوند افتراق دهند.غیر طبیعی بودن TSH باید به وسیله ی اندازه گیری سطح هورمون تیروئید در گردش پیگیری  شود.در حال حاضر روش های RIA برای تعیین T3 وT4 توتال به طور وسیع استفاده می شود.

چون میزان اتصال هورمون به پروتئین ها و همچنین مقدار پروتئین های حامل به عوامل متعددی وابسته است و ار طرفی هورمون های آزاد از نظر بیولوژیکی مهم اند،اندازه گیری هورمون های آزاد در ارزیابی تیروئید مفیدتر می باشند.

روش های اندازه گیری هورمون آزاد:

الف) مستقیم

1) جداسازی فیزیکی بخش آزاد هورمون به وسیله ی اولتراسانتریفوژ یا دیالیز تعادلی(بهترین روش اندازه گیری سطح آزاد هومون)

2) رقابت میان هورمون تیروئید آزاد با T4 نشاندار رادیو اکتیو.

ب) غیر مستقیم

محاسبه اندلکس T4 وT3 آزاد:

میزان جذب رزینی ×هورمون کل = اندلکس هورمون

ابتدا هورمون نشاندار را به نمونه ی مورد آزمایش اضافه می کنند.بسته به میزان جایگاه خالی پروتئین حامل هورمون،هورمون نشاندار به جایگاه پروتئینی متصل می شود.بعد رزین را اضافه می کنند تا هورمون های نشاندار باقی مانده به آن متصل شوند.میزان اتصال T3  نشلندار به رزین هنگامی افزایش می یابد که مکان های اتصالی اشغال نشده پروتئین ها ،کاهش یافته باشند.

10- مقادیر طبیعی  هورمون و متابولیتهای مربوطه در نمونه های بیولوژیک (نظیر سرم و ادرار)

میزان نرمال سرمی T4 بین 5 تا 12mg/dl

میزان نرمال سرمی T3 بین 115 تا 190  ng/dl

هورمون های هیپوفیز قدامی

نویسنده:
11 سپتامبر 10

تحقیق خانم الهام مه آبادی …

متن کامل تحقیق

چکیده

هيپوفيز يكي از مهم‌ترين غدد بدن به شمار مي‌رود كه تعدادي هورمون ترشح مي‌كند.هورمون های هیپوفیز قدامی و جفتی را می توان براساس نحوه سنتز و نوع پیامبر دوم به سه گروه تقسیم کرد:

  1. گروه هورمون رشد که شامل پرولاکتین و سوماتوماموتروپین جفتی نیز می باشد.
  2. گروه گلیکوپروتئین ها مانند هورمون محرک فولیکولی(FSH) و هورمون محرک جسم زرد(LH) و هورمون محرک تیروئید(TSH) و هورمون گنادوتروپین جفتی(HCG)
  3. گروه هورمون هایی که از خانواده پپتید معروف به پروپیوملانوکورتین(POMC) می باشند, شامل ACTH,LPH,MSH

هورمون رشد:غلظت هورمون رشد در بافت هیپوفیزی15 -5  میلیگرم بر گرم یعنی بیشتر از غلظت سایر هورمونهای هیپوفیزی است. وزن مولکولی این هورمون 22 هزار دالتون است و دارای 191 اسیدآمینه است. این هورمون

به وسيله خود پلاسما منتقل مي گردد. هورمون رشد به گیرنده غشای سلول های هدف متصل می شود،پیام آور ثانویه هورمون رشد مشخص نمی باشد.هورمون رشد سرعت انتقال اسیدهای آمینه به داخل سلولهای عضلانی را زیاد می‌کند و مستقیما نیز دارای اثر فعال کننده سنتز پروتئینهاست. در متابولیسم کربوهیدراتها ، هورمون رشد اثری مخالف انسولین دارد.کمبود ترشح هورمون رشد بویژه در دوران کودکی ، حائز اهمیت زیادی است زیرا سبب متوقف شدن رشد طبیعی کودک و کوتاه قدی (Dwarfism) می‌گرددافزایش ترشح هورمون رشد اگر در سنین کودکی رخ دهد یعنی در زمانی که هنوز انتهای اپی‌فیزی استخوانهای طویل بسته نشده‌اند. در این صورت استخوانهای طویل ، رشدی بیشتر از حالت طبیعی داشته و بیماری بلند قدی و یا غول پیکری یا (Gigantism) بروز می‌کند.

پرولاکتین :پروتئینی است با وزن ملکولی 23000 نقش اصلی آن تولید و ترشح شیر در غدد شیر ساز پستانها است، ولی در سلول های کبد ، کلیه ، غدد تناسلی و برخی نواحی دیگر بدن نیز گیرنده های پرولاکتینی شناسایی شده اند.

تومور سلول های سازنده پرولاکتین باعث مختل شدن عادت ماهیانه و ترشح شیر از پستان ها می گردند.ترشح خیلی زیاد هورمون در مرد سبب بزرگ شدن پستان ها و ضعف توان جنسی می گردد.

سوماتوماموتروپین جفتی:این هورمون دارای اثرات فیزیولوژی مشخصی در انسان نیست،گرچه در آزمایش با حیوانات،دارای اثرات شیرسازی،تحریک جسم زرد و اثرات متابولیسمی شبیه هورمون رشد می باشد..

LH  وFSH : شامل دیمرهای گلیکوپروتئینی α و β بترتیب با وزن ملکولی 34000 و 25520 می باشند. سنجش LH  وFSH به تشخیص یائسگی،نازایی و اختلال گنادها کمک می کنند.هورمون LH پس از پیوند با گیرنده خود،در سلول های جسم زرد تولید پروژسترون و در سلول های لیدیگ بیضه ها تولید تستوسترون را تحریک می نماید .FSH  در زنان باعث رشد فولیکول دوگراف و تولید استروژن می شود و در مردان تحریک کننده تکامل اسپرم هاست.

هورمون HCG:این هورمون در سلول های سن سیتیوتروفوبلاست جفت ساخته می شود و در خون و ادرار با فاصله کوتاهی پس از لانه گزینی تخم بالا می رود.

TSH : یک گلیکوپروتئین با وزن ملکولیKD 28 است که شامل دو زیرواحد α و β است.این هورمون در پلاسما حل شده ونیازی به پروتئین های ناقل ندارد و به گیرنده غشای سلول های هدف متصل می شود،پیام آور ثانویه هورمون TSH،cAMP است.TSH تحریک کننده سنتز و ترشح هورمون های تیروئیدی است و اعمال زیر را انجام می دهد:

  1. برداشت ید توسط غده تیروئید
  2. ادخال ید در ریشه های تیروزین تیروگلوبین
  3. تجزیه تیروگلوبین و ایجاد T و T
  4. ترشح T و T

TSH در هیپوتیروئیدی اولیه،تیروئیدیت و آژنزی تیروئید افزایش می یابد ودر هیپوتیروئیدی ثانویه و بیماری های هیپوفیز کاهش می یابد.

β-LPH:این پپتید از 99 اسیدآمینه انتهای کربوکیسیل POMC تشکیل شده است.این هورمون موجب لیپولیز و تحرک اسیدهای چرب می شود.اثرات فیزیولوژیک آن بسیار ناچیز است ولی در کنترل خصوصیات رفتاری،تنظیم حرارت بدن و فشار خون و انقباض عضلات اندام های تناسلی نقش دارد.

α-MSH:از 13 اسیدآمینه N ترمینال ACTH ساخته شده و در ایجاد پیگمانتاسیون،رشد و فعالیت سلول های سروتولی بیضه و رفتارهای جنسی موثر است.MSH از طریق توزیع دانه های داخل سلولی ملانین، ملانوژنز را در بعضی گونه ها تحریک می کند و موجب تیره شدن پوست می شود.افراد مبتلا به آدیسون،بعلت افزایش فعالیت MSH پلاسما دچار هیپرپیگمانتاسیون هستند.

ACTH : یک پلی پپتید تک زنجیره ای متشکل از 39 اسید آمینه است که رشد و فعالیت قشر آدرنال راتنظیم میکند .این هورمون در پلاسما حل شده ونیازی به پروتئین های ناقل ندارد.پیام آور ثانویه هورمون ACTH ،cAMP است.این هورمون سنتز و آزاد شدن استروئیدهای آدرنال را از طریق تشدید تبدیل کلسترول به پروگننولون افزایش می دهد. ترشح زیاد ACTH از منشا هیپوفیزی یا از منشا سلول های سرطانی خارج از هیپوفیز موجب بروز سندرم کوشینگ می گردد وکاهش ترشح آن در اثر عفونت،تومور و انفارکتوس هیپوفیز ایجاد می شود.

غده ی پانکراس

نویسنده:
11 سپتامبر 10

 مرتضی سعیدی

متن کامل تحقیق

پانکراس (لوزالمعده)

. پانکراس یک عضو مترشحه حساس و باریک و تقریبا بیضوى است که در ناحیه خلف شکم قرار دارد و به صورت افقى در مجاورت دوازدهه (اثنى عشر) و معده و طحال و کلیه چپ قرار گرفته است. مجراى اصلى پانکراس به نام «مجراى ویرسونگ» پس از اتصال مجراى مشترک صفراوى به دوازدهه متصل مى شود. وظیفه پانکراس به دو بخش برون ریز و درون ریز (جزایر لانگرهانس) تقسیم بندى مى شود.

قسمت مترشحه خارجی لوزالمعده

این قسمت در لوزوالمعده از نوع خوشه‌ای مرکب است که از آسینیهای ترشحی و مجاری تشکیل یافته است. ترشحات آسینی شامل آب ، یونها ، بی‌کربنات و آنزیمهای گوارشی مانند تریپسینوژن ، کیموتریپسینوژن و کربوکسی پپتیداز ) برای مواد پروتئینی( ، ریبونوکلئاز ، دزاکسی ریبونوکلئاز ) برای اسیدهای نوکلئیک( ، لیپاز و فسفولیپاز) برای مواد چربی( ، آمیلاز )برای مواد قندی) و الاستاز می‌باشد.

سلولهای جزایر لانگرهانس

  • سلولهای آلفا یا A ، که حدود 20 درصد سلولهای جزایر لانگرهانس را تشکیل می‌دهند و هورمون گلوکاگن ترشح می‌کنند.
  • سلولهای بتا یا B ، که حدود 70 درصد سلولهای جزایر لانگرهانس را تشکیل می‌دهند و هورمون انسولین ترشح می‌کنند.
  • سلولهای دلتا یا D ، حدود 10 – 5 درصد از سلولهای جزایر لانگرهانس را تشکیل می‌دهند و هورمون سوماتواستاتین ترشح می‌کنند.
  • سلولهای F ، حدود 2 – 1 درصد سلولها را تشکیل داده و پلی‌پپتیدی به نام پلی‌پپتید پانکراسی ترشح می‌کنند که ترشحات خارجی پانکراس ، مخصوصا بی‌کربنات را کنترل می‌کند.
  • · معدودی سلول از نوع سلولهای APUD نیز در پانکراس یافت می‌شوند که عواملی مانند “مولتی‌لین” و سروتونین ترشح می‌کنند.

انسولین

انسولین مولکول کوچکی است. انسولین انسانی دارای وزن مولکولی 5808 و متشکل از  دو زنجیره اسیدآمینه که توسط پیوندهای دی­سولفید به هم متصل شده اند. در صورتی که این دو زنجیره از هم جدا شوند فعالیت مولکول انسولین از بین می رود.

اثرات بیوشیمیایی انسولین:

  1. جلوگیری از تجزیه گلیکوژن به گلوکز
  2. تسهیل ورود گلوکز به سلول‌های بدن و ساخته شدن گلیکوژن.
  3. افزایش مصرف قند.
  4. تبدیل گلوکز اضافی کبد به اسیدهای چرب
  5. مهار گلوکونئوژنز(چرخه ساخت گلوکز) در کبد.
  6. تبدیل اسیدهای چرب به تری‌گلسیرید و ذخیره کردن آن‌ها در بافت چربی.
  7. جلوگیری از تجزیه تری‌گلسیریدها.
  8. کمک به انتقال فعال اسیدآمینه به درون سلول
  9. کمک به ساخته شدن یا سنتز پروتئین‌ها و جلوگیری از تجزیه آن‌ها.

گلوکاگون و اعمال آن

گلوکاگون مانند انسولین پلی پپتیدی بزرگ است و وزن مولکولی آن 3485 است و متشکل از یک زنجیره با 29 اسید آمینه است. این هورمون هم مانند انسولین به صورت پیش ساز ساخته شده و پس از تغییر و تحولاتی به هورمون بالغ تبدیل میشود.  به دنبال تزریق گلوکاگن خالص به حیوان، هیپرگلیسمی شدید ایجاد میشود. تنها (g/kg) 1 گلوکاگون میتواند ظرف حدود 20 دقیقه غلظت گلوکز خون را حدود mg/dl20 بالا ببرد (یعنی 25% افزایش). به همین خاطر گلوکاگون را هورمون هیپرگلیسمیک هم مینامند.

گلوکاگون عکس انسولین عمل می‌کند

  1. تجزیه گلیکوژن به گلوکز را در کبد افزایش می‌دهد.
  2. گلوکونئوژنز را تسهیل می‌کند.
  3. پروتئین‌های بافت‌ها را تجزیه کرده و اسیدهای آمینه را به کبد وارد می‌کند.
  4. مصرف اسیدهای چرب برای تولید انرژی را افزایش می‌دهد.
  5. ترشح صفرا را افزایش می‌دهد.
  6. ترشح اسید معده را کاهش می‌دهد.
  7. قدرت قلب را افزایش می‌دهد.

 

هورمون های بخش مدولای غده ی فوق کلیه

نویسنده:
11 سپتامبر 10

تحقیق خانم بهنوش بهادران …

مقدمه :

غده ي آدرنال از نظر آناتومي،بافت شناسي،عملكرد ونحوه ي انتقال در پلاسما:

دو غده ي آدرنال بلافاصله در قسمت فوقاني كليه ها قرار گرفته اند كه توسط يك كپسول، پوشانده شده اندومعمولا توسط تكه هاي  چربي پوشيده ميشوند.غدد آدرنال همانند كليه ها تا پايين صفاق كشيده شده اند.محل دقيق غدد آدرنال به محل قرارگيري كليه ها بستگي دارد وشكل اين غدد در گونه هاي مختلف متفاوت است .مشاهده ي يك برش از آدرنال در زير ميكروسكوپ نشان مي دهد كه اين غده از دو بخش تشكيل شده است:‌‌

1.بخش مركزي آدرنال كه محل ساخته شدن  كاتكول آمينهاست (دوپامين،آدرنالين و نورآدرنالين). سلول هاي پايه ي اين بخش سلول هاي كرومافيني هستند علت نامگذاري آن است كه در برابر دي كرومات پتاسيم به رنگ قرمز- قهوه اي در مي آيند . بخش مركزي آدرنال عمدتا شامل فيبرهاي گانگليونيك سيستم سمپاتيك اند كه در حقيقت امتداد سيستم عصبي سمپاتيك اند.كاتكول آمين به تركيباتي كه داراي يك حلقه ي آروماتيك به همراه دو گروه هيدروكسيل  در موقعيت پارا وگروه آمين  است گفته ميشود.)  مانند شكل زير)

2.بخش قشري آدرنال كه در اطراف بخش مركزي قرار گرفته است و نسبت به بخش مركزي ازاهميت بيشتري برخوردار است.برخلاف اينكه هر دو بخش قشري و مركزي  در يك غده واقع شده اند اما از نظر عملكردي تفاوتهاي فاحشي با يكديگر دارند ومنشا جنيني متفاوتي دارند.بخش مركزي از اكتودرم وبخش قشري ازمزودرم منشا

گرفته است.

يكي از هورمونهاي مترشحه از مدولاي آدرنال ،آدرنالين يا اپي نفرين است و ترشح آن در بدن نوعي حالت آماده باش ايجاد ميكندو بدن را ياري ميدهد كه در پيشامدهاي نا به هنگام آمادگي داشته باشد.مانند موارد جنگ يا گريز (fight and flight) فرار يامسابقات ورزشي.در چنين حالتي فعاليت قلب افزايش ميابد و فشار خون زياد ميشود وخون رساني افزايش ميابد.آدرنالين بخصوص باعث باز شدن رگهاي موجود در عضلات ميشود و خون رساني اين اعضا را كه موجب تحريك بدن ميشوند را افزايش ميدهد.

از طرف ديگر اين ماده  با تاثير گذاشتن بر مغز حالت آمادگي بيشتر وامكان تحريك پذيري به اعصاب ميدهد.اثر آدرنالين بر كبد موجب بالا رفتن گلوكز خون ميشود و به اين وسيله نياز عضله واعصاب به انرژي بيشتر برطرف ميگردد.ترشح آدرنالين در هنگام خشم،ترس واضطراب افزايش ميابد.در حقيقت بخش مركزي آدرنال را ميتوان جزیي از سيستم عصبي سمپاتيك دانست،زيرا اين اعصاب به بخش مركزي آدرنال وارد شده اند وهربار تحريك دستگاه سمپاتيك رخ دهد اين سلولها تحريك و هورمون آدرنال ترشح ميشود.

هورمونهاي بخش مركزي آدرنال ،هورمونهاي محلول در آب هستند كه به غشاي پلاسمايي سلولهاي هدف متصل ميشوند.هورمونهايي كه به سطح سلول متصل ميشوند از طريق مولكولهاي حد واسطي موسوم به پيامبرهاي ثانويه با فرآيندهاي متابوليك داخل سلولي ارتباط برقرارميكنند .پيامبرهاي ثانويه به دنبال تعامل ليگاند با گيرنده توليد ميشوند.مفهوم پيامبر ثانويه از اين مشاهده منشا گرفت كه اپي نفرين به غشاي پلاسمايي سلول خاص متصل ميشود وcAMP  را در داخل اين سلولها افزايش ميدهد.

مراحل سنتز و ترشح كاتكولامين ها :

سنتز كاتكولامينها تحت تاثير تحريكات عصبي است . سنتز نوراپي نفرين در اثر شوكهاي عصبي حاد افزايش ميابد . محصول اصلي مدولاي آدرنال اپي نفرين است اين تركيب حدود 80% كاتكولامينهاي بخش مركزي آدرنال را شامل

ميشود.
پيشساز آمينواسيدي كاتكولامينها تيروزين است .تبديل تيروزين به اپي نفرين طي چهار مرحله اتفاق مي افتد :

1)هيدروكسيله شدن حلقه
2)دكربوكسيلاسيون

3)هيدروكسيله شدن زنجيره ي جانبي
4)N-متيله شدن

تحريك عصب احشائي كه منشا رشته هاي عصبي پيش از گانگليوني براي قسمت مغزي آدرنال است عمل برون ريزي سلول هاي كرومافين را تحريك كرده وباعث ترشح هورمونهاي كاتكولامين  ميگردد ودر جهت مخالف هيپوتالاموس و ساقه ي مغز اين تحريكات را خنثي ميسازند . تركيبات سد كننده ي گانگليوني از ترشح كاتكولامينها جلو گيري كرده و به عكس نيكوتين اين تحريك عصبي را تقويت مي كند . علاوه بر اين مراكزي در نخاع شوكي درسطح اولين مهره ي سرويكال شناخته شده اند كه در تنظيم ترشح  كاتكولامينها نقش دارند .

اثرات بيوشيميايي و فيزيولوژيك كاتكولامين ها :
كاتكولامين ها به كمك دو گروه اصلي پروتئين پذيرنده يعني پذيرنده هاي آلفا آدرنرژيك و پذيرنده هاي بتا آدرنرژيك نقش زيستي خود را به اجرا ميرسانند . هر يك از اين دو گروه اصلي پذيرنده خود به دو دسته آلفا يك (α1) وآلفا دو (α2)، بتا يك (β1 ) و بتا دو (β2 ) تقسيم ميشوند.

اين تقسيم بندي بر اساس ميزان ميل تركيبي اين پذيرنده ها با هر يك از هورمونهاي كاتكولامين پايه گذاري شده است . پذيرنده هاي بتا با ميل تركيبي زياد بااپي نفرين تركيب مي شوند ولي ميل تركيبي اين پذيرنده ها با نور اپي نفرين خيلي كمتر است . پذيرنده هاي آلفا با ميل تركيبي بسيار زياد با اپي نفرين  تركيب ميشوند و ميل تركيبي آنها  با نور اپي نفرين مساوي يا اندكي كمتر از اپي نفرين است . به عبارت ديگر اپي نفرين قادر است با هر دو پذيرنده ي آلفا وبتا تركيب شود  در حالي كه نور اپي نفرين در غلظتهاي فيزيولوژيك  با پذيرنده هاي آلفا بهتر تركيب ميشود. هورمونهايي كه با پذيرنده هاي بتا آدرنرژيك (بتايك  وبتا دو ) پيوند ميابند موجب فعال شدن آنزيم آدنيلات سيكلاز (سنتزcAMP    ) ميگردند در حالي كه هورمونهايي كه با پذيرنده هاي آلفا دو آدرنرژيك تركيب ميشوند آنزيم آدنيلات سيكلاز را غير فعال ميكنند . پذيرنده هاي آلفا يك آدرنرژيك در واكنشهايي شركت ميكنند كه به تغييراتي در غلظت كلسيم داخل سلولي و در متابوليسم فسفاتيديل اينوزيتيد  می انجامد.

اغلب اثرات بيوشيميايي اپي نفرين از طريق فعال كردن آنزيمهاي پروتئين كيناز وابسته به c-AMP  انجام ميگيرد كه متعاقبا منجر به انجام يك سري واكنش هاي فسفوريلاسيون پياپي ميگردد . از اين راه است كه اپي نفرين در عضله وبا شدت كمتري در كبد واكنشهاي گليكوژنوليز را فعال ميسازد ويا اينكه با فسفوريلاسيون آنزيم گليكوژن سنتتاز باعث مهار شدن واكنشهاي سنتز گليكوژن ميشود .اثرات بيوشيميايي و فيزيولوژيك كاتكولامينها بر اساس نوع پذيرنده ي آنها به ترتيب زير است :

Alpha1: افزايش گليكوژنوليز ،انقباض عضلات صاف عروق خوني و دستگاه تناسلي

Alpha2: شل شدن عضله ي دستگاه گوارش،انقباض عضله ي صاف برخي از بسترهاي عروقي،مهار ليپوليز،آزاد شدن رنين،تجمع پلاكتها و ترشح انسولين

Beta1: تحريك ليپوليز،انقباض ميوكارد،افزايش نيروهاي انقباضي

Beta2: افزايش گلوكونئوژنز در كبد،افرايش گليكوژنوليز در كبد، افرايش گليكوژنوليز در عضله،افزايش آزاد سازي انسولين،گلوكاگون و رنين، شل كردن عضله ي صاف برونشيولها و عروق خوني دستگاه تناسلي-ادراري و دستگاه گوارشي

متابوليسم كاتكولامين ها :

مقدار بسيار كمي اپي نفرين (كمتر از 5%)از ادرار دفع ميشود كاتكولامينها به سرعت توسط آنزيمهاي كاتكول-O-متيل ترانسفراز و منو آمين اكسيداز متابوليزه شده و متابوليتهاي غير فعال O- متيله و د- آمينه تشكيل ميشود(شكل3)اكثر كاتكولامينها سوبستراي مربوط به هر دوي اين آنزيمها بوده و اين واكنشها به هر ترتيبي ميتواند انجام شود .

كاتكول –o- متيل ترانسفراز(COMT) اين آنزيم واكنش اضافه شدن يك گروه متيل را معمولا در موقعيت 3(يا متا در حلقه ي بنزن) به انواع مختلفي از تركيبات كاتكولاميني ،كاتاليز ميكند . نتيجه ي عملكرد اين آنزيم بر حسب سوبستراي مورد استفاده توليد همووانيليك اسيد،نورمتانفرين و متانفرين ميباشد .

منوآمين اكسيداز (MAO) يك اكسيدوردوكتاز است كه منوآمينها را د-آمينه ميكند . اين آنزيم در بسياري از نسوج جاي دارد و حداقل دو ايزوآنزيم دارد . كه ايزوآنزيم MAO-A در بافت عصبي يافت ميشود و اپي نفرين و نور اپي نفرين را د-آمينه ميكند .

مشتقات O-متوكسيله از طريق كون‍ژوگه شدن با اسيد گلوكرونيك  يا اسيد سولفوريك تغيير ميابند . متابوليتهاي زيادي از كاتكولامينها ساخته ميشود. دو گروه از اين متابوليتها از لحاظ تشخيصي حايز اهميت اند،زيرا ميتوان مقدار آنها را به راحتي در ادرار اندازه گيري كرد . متانفرينها مشتقات متوكسي اپي نفرين و نور اپي نفرين هستند ،در حاليكه محصول د-آمينه و O-متيله اپي نفرين و نور اپي نفرين،3-متوكسي4- هيدروكسي -مندليك اسيد كه وانيليل مندليك نيز نام دارد ،ميباشد . (شكل-3)

فئوكروموسيتوم :                                                                                   (pheochromocytom)
فئوكروموسيتوم توموري است كه كاتكول آمين ترشح ميكند واز سلولهاي كرومافين منشا ميگرد و شايع ترين محل آن مدولاي آدرنال است و كمتر از 5% آن در كودكان اتفاق مي افتد. تومور cm 10-1 قطر دارد واغلب اتوزومال غالب به ارث ميرسد . اين تومور در بين بزرگسالان هر دو جنس را مبتلا ميكند واغلب در سنين 50-30 سال بروز ميكند وبه ساير اعضا گسترش نميابد .

علايم :

در اين بيماران ترشح زياد اپي نفرين و نور اپي نفرين وجود دارد و دچار فشار خون (معمولا پايدار) هستند . در بين حملات فشار خون ، بيمار بدون علامت است ودر خلال حملات دچار سر درد ،تپش قلب ،‌رنگ پريدگي،استفراغ و عرق كردن ميشود .علايم ديگر آن تندي ضربان قلب پس از ورزش ،هيجانات يا مواجه با سرما ،احساس گرسنگي و كاهش وزن بدون توجيه است . دامنه ي فشار خون سيستولي  mm/Hg260-180 ودياستوليكmm/Hg210-120   ميتواند باشد . بر خلاف بالغان در كودكان كاتكولامين اصلي نور اپي نفرين است.VMA  ادرار (متابوليت اصلي اپي نفرين، نور اپي نفرين و متانفرين ) افزايش يافته است . علت ايجاد تومور ناشناخته است ولي بارداري با سابقه ي خانوادگي فئوكروموسيتوم خطرناك است . و از عوارض احتمالي تومور ميتوان به سكته مغزي ناشي از فشار خون بالا در طي حمله،آسيب كليوي ،مغزي يا قلبي ويا مرگ در اثر فئوكروموسيتوم تشخيص داده نشده ودرمان نشده اشاره كرد .

تشخيص :

بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل آزمايشهاي ادرار و خون براي اندازه گيري سطوح كاتكولامينها ،MRI  واسكن هسته اي –اكوگرافي – باشد .

درمان :

جراحي براي برداشت تومور معمولا پس از چند روز بررسي و درمان مقدماتي با داروهاي مهاركننده ي آزاد شدن هورمونها در طي جراحي، تومور از طريق برش جراحي بر روي شكم خارج ميشود. I131 متايودوبنزيل گوانيدين توسط نسوج كروماتين در هر جاي بدن برداشت ميشود وبراي لوكاليزه كردن تومورهاي كوچك مناسب است .

داروها:
داروهاي مسدود كننده ي گيرنده هاي آلفا و بتا آدرنرژيك قبل از جراحي به منظور مهار اثر هورمون ها در طي جراحي تجويز ميشود و تجويز داروهايي براي درمان فشار خون بالا ممكن است ضرورت يابد . بعد از بهبودي از جراحي محدوديتي براي فرد وجود ندارد و قبل از جراحي،رژيم پر نمك براي افزايش حجم خون ممكن است توسط پزشك توصيه شود .

نوروبلاستوم :

نوروبلاستوم يكي از سرطانهاي مهاجم از سلولهاي نابالغ نوروبلاستيك (سلولهاي مربوط به نورونها ) است و يكي از شايع ترين تومورهاي سفت در كودكان به شمار مي آيد . نوروبلاستوم معمولا سير بدخيم دارد و مطرح شده كه نوروبلاستوم فاقد توانايي ذخيره كردن كاتكولامينهاست و لذا كاتكولامينها از سلولهاي تومور آزاد ميشوند وكمي بعد از تشكيل غير فعال ميشوند . عقيده بر اينست كه اين غير فعال شدن ميتواند عامل كميابي نشانه هاي مربوط به سيستم عصبي سمپاتيك در بيماران مبتلا باشد . تومورهاي نوروبلاستيك اغلب باعث افزايش كاتكولامينها مثل وانيليل مانوليك اسيد ((VMA و همووا لينيك اسيد (HVA) بخصوص در ادرار ميشود .

درمان :

درمان نوروبلاستوم البته براي بيماريهاي موضعي شامل جراحي واشعه درماني است و اما از شيمي درماني براي مواردي كه تومور در قسمتهاي مختلف قرار گرفته استفاده ميشود (metastatic disease) .

گانگليوم :

گانگليونورومها تومورهاي به خوبي افتراق يافته ي سيستم عصبي سمپاتيك اند كه به ندرت متاستاز ميدهند و در كودكان و نوجوانان ايجاد ميشوند .

روشهاي اندازه گيري كاتكولامين ها :

كاتكولامين هاي ادراري .كاتكولامينها به فرم كنژوگه نشده (آزاد)،همين طور به صورت گلوكورونيد يا سولفات در ادرار دفع ميشوند . كاتكولامينهاي كل (آزاد وكنژوگه ) با جدا كردن گروه هاي گلوكورونيد و سولفات از كاتكولامينها ي كنژوگه پيش از سنجش اندازه گيري ميشوند . كاتكولامينهاي آزاد را ميتوان با روش فلوئورومتريك تري هيدروكسي ايندول سنجيد . اين روش را ميتوان براي اندازه گيري جداگانه ي اپي نفرين و نور اپي نفرين نيز استفاده كرد .

كاتكولامين هاي پلاسما : كاتكولامينهاي پلاسما، اپي نفرين و نور اپي نفرين را ميتوان با استفاده از روشهاي راديو آنزيمي اندازه گيري كرد . اما معايبي در سنجش كاتكولامينهاي پلاسمايي وجود دارد :

1)گرفتن نمونه در يك نقطه از زمان ممكن است شواهد توموري را كه به طور متناوب ترشح ميكنند،آشكار ننمايد .

2)مقادير مربوط به افراد با و بدون فئوكروموسيتوم زياد در هم است.

3)بيماريهاي زيادي ميتوانند باعث افزايش كاتكولامينها شوند.

روشهاي اندازه گيري متابوليت ها در ادرار :

متانفرينها را ميتوان با تكنيكهاي مختلف از جمله روش پيزانو كه شامل استخراج وسپس اكسيداسيون متانفرينها به وانيلين است اندازه گيري كرد .

VMA .معمولترين روش سنجش VMA  شامل اكسيداسيون آن به وانيلين وسپس تعيين مقدار اين تركيب با اسپكتروفتومتريUV   (روش پيزانو ) يا تزويج آن به ايندول جهت تشكيل يك محصول رنگي ميباشد.

مقادير طبيعي هورمون يا متابوليت ها در ادرار يا پلاسما :

مقادير طبيعي  براي اپي نفرين و نور اپي نفرين در ادرار به ترتيب 109ميكروگرم و 80ميكروگرم در شبانه روز است و اما در پلاسما بترتيب حدود ng/L100 و Pg/L500 است .

مقدار طبيعي متانفرينهاي كل ادرار، در بالغين حدود 0 تا 11 ميكروگرم در روز است ودر كودكان زير 15 سال، بالاتر و متغيرتر ميباشد. و اما مقدار نرمال VMA در ادرار 34 ميكرو مول بر ليتر در روز ميباشد كه در كودكان زير 15 سال بالاتر و متغيرتر ميباشد.

هورمون های کبدی

نویسنده:
11 سپتامبر 10

تحقیقی از فاطمه السادات کرماجانی و الهام رازانی

علوم آزمایشگاهی بهمن87

متن کامل تحقیق

خلاصه

موضوع: هورمون های کبدی (آنژیوتنسینوژن، ترومبوپویتین، فاکتورهای رشد شبه انسولینی IGF)

کبد یکی از بزرگ ترین غدد بدن است و بعد از بزرگ ترین عضو بدن است که در زیر دیافراگم قرار گرفته است.

هورمون هایی که از این غده ترشح می شوند عبارتند از:

1- In sulin – like growth factor (or som atomadin)

2- Angiotensinogen and angiotensin

3- throm bopoitin (TPO)

این هورمون ها را هپاتوسیت ها ترشح می کنند

1- هورمون های رشد شبه انسولینی IGF :

یک هورمون پروتئینی است که از نظر توالی پپتیدی شبیه انسولین می باشد. شامل 2 نوع است IGF و IGF2. گیرنده این هورمون همانند دیگر هورمون های پروتئینی بر روی سطح سلول های هدف وجود دارد و از طریق فعال کردن کینیازها اثر خود را اعمال می کند (پیامبر ثانویه) (فسفریله کردن تیروزین)

فسفریله کردن یک pr  Kinase  فعال یا غیرفعال کردن ترکیبات واسط  اتصال

به همراه GH نقش مهمی را در رشد سلولی ایفا می کند. IGF1 برای رسیدن به حداکثر رشد لازم است در ترمیم سلول های آسیب دیده نیز دخالت دارد. به طور کلی در تنظیم حالات نرمال فیزیولوژیک و تعدادی از حالات پاتولوژیک مثل سرطان مهم است.

کاهش آن در ایجاد کوتاه قدی، کاهش توانایی شنوایی، عدم رشد طبیعی و رتینوپاتی در نوزادان مؤثر است. افزایش آن در تشدید بیماری دیابت، شاخص توده بدنی، سرطان، پیری زودرس و … مؤثر است.

اندازه گیری آن به روش آنزیم ایمونواسی و واکنش آنتی ژن ـ آنتی بادی رادیواکتیویته انجام می شود.

2- آنژیوتنسینوژن:

این هورمون گلوبولین سرمی است که در کبد تولید می شود و طی واکنش هایی به آنژیوتانسین IV, III, II, I تبدیل می شود. آنژیوتانسین پروتئینی است که باعث تنگی عروق و بالا بردن فشار خون می شود. این پروتئین قسمتی از مکانیسم رنین آنژیوتانسین را تشکیل می دهد. با تحریک پیک ثانویه کارش را انجام می دهد:

اتصال

آنژیوتانسین IV, III, II تنگ کننده عروق خونی هستند و باعث افزایش فشار خون هستند. سلول های قبلی را نیز تحریک کرده و باعث افزایش فعالیت ماهیچه قلب می شود. آنژیوتانسین III احساس تشنگی را با اثر بر روی بخش هایی از مغز افزایش می دهد و باعث ترشح شدیدتر نوراپی تعریف می شود. آنژیوتانسین II با اثر بر قشر آدرنال باعث ترشح آلدوسترون می شود و باعث بالا رفتن سطح آلدوسترون در پلاسما در فاز لوتئال چرخه قاعدگی است. در باز جذب  نیز نقش دارد و از افزایش بیش از حد GFR جلوگیری می کند. باعث آزاد شدن پروستوگلاندین ها هم می شود.

اندازه گیری آنژیوتانسین II به روش رادیو ایمونواسی و تخلیص جزئی و روش غیرمستقیم ACE (AnyI- converting-E) که روشی آنزیماتیک است انجام می شود.

بیماری هایی که ایجاد می کند بر اثر عدم تعادل آن در خون باعت بالا رفتن یا پایین آمدن فشار خون می شود. ادم ریه از اثرات کاهش فشار خون ناشی از عدم تعادل آنژیوتانسین است. بیماری رینود (اسپاسم شریان ها و رشد شریانچه های انگشتان) نیز تا حدی تحت تأثیر افزایش آنژیوتانسین II در خون است.

3- ترومبوپویتین: فاکتوری پروتئینی است که عمدتاً بوسیله کلیه و کبد ساخته می شود و در تنظیم و تولید پلاکت ها در مغز استخوان نقش دارد. همچنین تولید و تمایز ماکروگامتوسیت ها را تحریک می کند.

فیدبک منفی آن با دیگر هورمون ها متفاوت است و عوامل تأثیرگذار مستقیماً هورمون را تنظیم می کنند. وقتی مگاکاریوسیت در دسترس هورمون کاهش پیدا کند، هورمون تخریب می شود.

اندازه گیری TPO به روش CLEIA, RIA, Elisa انجام می شود.

مکانیسم اثر آن شبیه اریتروپویتین در ساخت اریتروسیت هاست. یعنی از طریق کینازها و فسفاتازها به روش آبشاری اثر خود را اعمال می کند.

غده پانکراس

19 مارس 10

محقق : مازیار راجعی-پزشکی

قسمت اعظم پانکراس در خلف معده قرار مي گيرد اين عضو با عبور از عرض ديواره خلفي شکم از دوازدهه در سمت راست تا طحال در سمت چپ کشيده شده است. پانکراس بجز در بخش کوچکي از دم خود خلف صفاقي بوده (به طور ثانويه) و داراي سر، زائده قلابي (Uncinate process) گردن، تنه و دم مي باشد.

پانکراس غدۀ برون ريز و درون ريز مختلطي است که آنزيمهاي گوارشي و هورمونهايي را ترشح مي کند آنزيمها بوسيله سلولهاي قسمت  اگزوکرين  (که بصورت آسينوس هايي آرايش يافته اند) ذخيره و ترشح مي شوند. هورمونها در دستجاتي از سلولهاي اپي تليال اندوکرين بنام جزائر لانگرهانس (istets of Langerhans) ساخته مي شوند. بخش اگزوکرين پانکراس عده مرکب آسيني است که ساختمان آن شباهت به غده پاروتيد دارد.

لوزالمعده چهار هورمون انسولین ، گلوکاگون ، سوماترتساتین ، و پلی پپتید لوزالمعدی را ترشح می نماید . هریک ازاین هورمون ها ، از سلول خاصی در جزایر لانگرهانس ساخته می شوند.

ساختار انسولین :

این هورمون پلی پپتیدی است که از دو زنجیر B,Aساخته شده است که در آن دو پل دی سولفیدی BV,AVرا بهم و A20 و B16را نیز به هم وصل می کنند پل دی سولفید سومی نیز A11,A6 را به هم متصل می کند .

اعمال انسولین :

اثر به انتقال غشایی : انسولین انتقال گلوکز به بافت های مختلف مانند چربی ، قلب ، عضله ی اسکلتی افزاید با افزایش انتشار تسهیل شده گلوکز که یک انتشاء در این میان وجود دارد . انسولین باعث افزایش انتشار تسهیل شده در سلول های کبدی نمی شود و لی آنزیم گلوکز کیناز را فعال می کند تا گلوکز به گلوکز ها فسفات تبدیل نماید لذا به طور غیر مستقیم جریان گلوکز به درون سلول کبدی را افزایش می دهد . هم چنین انسولین و رویداد های آمینه را به درون سلول ها به خصوص سلول عضله افزایش می دهد . هم چنین باعث ازیاد عبور k+، نوکلئوزید ها ، فسفات معدنی به درون سلول می شود .

اثر به مصرف گلوکز: انسولین باعث افزایش گلیگولیز کبدی می شود هم چنین باعث افزایش لیپوژنزدر بافت چربی می شود اثر انسولین بر متابولیسم گیلگوژن نیز آنابولیک می شد .

اثر بر گلوکونئوژنز: انسولین بر گلوکونئوژنز اثر مهاری دارد . بدین ترتیب همان طوری که مشاهده می شود .برآیند کلیه اثرات انسولین به صورت کاهش میزان گلوکز خون می باشد .

اثر بر متابولیسم لیپیدها: انسولین اثرات لیپوژیک از خود نشان می دهد هم چنین بازدارنده ای قوی برای لیپولیند در کبد و باقت چربی می باشد هم چنین انسولین باعث مهار لیپاز حساس به هورمون می شوند لذا انسولین غلظت اسید های چرب آزاد در پلاسما را کم نماید .

اثر بر متابولیسم پروتئینها: اثر انسولین بر متابولیسم پروتئین ها به صورت آنابولیک می باشد چرا که پروتئین سازی را تحریک کرده و تجزیه پروتئین ها را نیز کند می نماید .

اثر برتکثیر سلولی: انسولین سلول ها را در محیط کشت، وادار به تقسیم می کند. انسولین هم چنین باعث تقویت اثر فاکتورهای رشد  EGF,PDGF,FGFمی شود .

ديابت

ديابت يک اختلال متابوليسم در کربوهيدرات، چربي و پروتئين است که توسط يا فقدان ترشح انسولين با کاهش حساسيت بافت ها به انسولين به وجود مي آيد.

ديابت دو نوع دارد:

ديابت تيپ 1 که وابسته به انسولين است.

ديابت تيپ 2 که غير وابسته به انسولين است.

گلوکاگن

گلوکاگن هورموني است که از سلولهاي آلفا جزاير لانگرهانس ترشح مي شود. اين هورمون هم مانند انسولين به صورت  پيش ساز ساخته شده و پس از تغيير و تحولاتي به هورمون بالغ تبديل مي شود. ترشح آن به وسيله هيپوگسيمي (کاهش قند خون)، بعضي از اسيدهاي آمينه، کاتکولامينها تحريک شده و بوسيله هيپرگسيمي (افزايش قند خون) اسيدهاي چرب، اجسام کتوني، سکرتين  و سوماتواستاتين مهار مي شود.

اثرات گلوکاگون:

1.       تجزيه گليکوژن به گلوکز را در کبد افزايش مي دهد.

2.       گلوکونئوژنز را تسهيل مي کند.

3.       پروتئين هاي بافت ها را تجزيه کرده و اسيدهاي آمينه را به کبد وارد مي کند.

4.       مصرف اسيدهاي چرب براي توليد انرژي را افزايش مي دهد.

5.       ترشح صفرا را افزايش مي دهد.

6.       ترشح اسيد معده را کاهش مي دهد.

7.       قدرت قلب را افزايش مي دهد.

سوماتو استاتين

اين هورمون علاوه بر هيپوتالاموس بوسيله سلولهاي D جزاير لانگرهانس نيز ترشح مي شود. سوماتو استاتين ترشحات پانکراس را مهار مي کند سوماتواستاتين  به صورت  پري پروسوماتو استاتين  ترشح شده و بعد از گذراندن تغييراتي به هورمون بالغ تبديل مي شود. اين هورمون ترشح و آزاد شدن هورمون رشد را مهار مي کند. اين هورمون هيچ تأثيري بر روي ترشح پرولاکتين  يا هورمونهاي گونادو تروبين ندارد. نيم عمر آن فقط چند دقيقه است

هورمون پاراتورمون

19 مارس 10

محقق : مهدیه سادات مدینه بناب-پزشکی

در بدن انسان به طور متوسط یک کیلو گرم کلسیم وجود دارد که 99% آن به صورت بلورهای هیدروکسی آپاتیت در ساختمان استخوان هاست و 1% باقی مانده نیز در خارج استخوانها  قرار دارد استخوان بافت فعالی است و مدام در حال تبادل کلسیم با محیط خارج است. البته برای این تبادلات تنها از 1% کلسیم موجود در خود استفاده می کند و در واقع 1% از آن به صورت آزاد و قابل تبادل با محیط است. در وضعیت طبیعی و در زمانی که این تبادلات در حال تعادل هستند میزان جذب کلسیم در بافت استخوان با میزان کلسیم که در اثر تجزیه و تحلیل استخوان ها آزاد می گردد معادل است. غلظت کلسیم در مایعات خارج سلولی بدن از یک سو تحت تاثیر اعمالی چون جذب روده ای و دفع کلیوی و از سوی دیگر تحت اثر تبادلات با بافت استخوانی می باشد از این رو وجود یک سیستم حساس و دقیق به منظور ثابت تگه داشتن غلظت یون کلسیم ضروری است عوامل اصلی این سیستم تنظیم شامل:

1-        هورمون پاراتیروئید PTH

2-        کلسی تریول

3-        کلسیتونین

در این بخش در مورد نقش PTH بر تنظیم غلظت کلسیم صحبت میشود. هنگامی که غلظت یون کلسیم در پلاسما کمتر از حد نرمال باشد غده پاراتیروئید PTH بیشتری ترشح می کند این هورمون از یک سو موجب انتقال کلسیم از بافت استخوای به جریان خون می شود از سو دیگر موجب جذب دوباره کلسیم در روده و کلیه و همچنین دفع بیشتر فسفات در کلیه می شود. علاوه بر مواد گفته شده PTH باعث سنتز کلسی تریول(شکل فعال ویتامین D) در کلیه ها می شود.

غده پاراتیروئید:

پاراتیروئید از 4 غده کوچک مجموعاً به وزن 5% تا 3% گرم تشکیل شده است این غده ها یا در قسمت خلفی تیروئید قرار گرفته اند و یه آن متصل اند و یا زیر آن قرار گرفته است و PTH را تولید می کند.

ساختمان شیمیاییPTH :

این مولکول پپتید ساده است با وزن مولکولی 9500 که از 84 اسید آمینه تشکیل شده است که فعالیت زیستی آن مربوط به ردیف اسید آمینه های 34-1 در انتهای آمینوی آن است و اسید های آمینه ردیف 34-25 برای پیون یافتن با پروتئین پذیرنده(گیرنده) ضروری است.

اثر هورمونPTH در بافت استخوانی:

سریع ترین اثر PTH در بافت استخوانی کاهش غلظت یون کلسیم در فضای اطراف سلولی و افزایش کلسیم داخل سلول است از این رو به نظر می رسد که پیک داخل سلولی PTH یون کلسیم است. افزایش غلظت کلسیم در داخل سلول موجب فعال شدن سنتز RNA در داخل سلولهای استخوانی و سنتز آنزیم هایی می گردد که در واکنش های تجزیه و تحلیل استخوان ها دخالت دارند. احتمالاً کلسیم از طریق پیوند یافتن با کالمودولین انجام می پذیرد تجربه نشان داده است که فقدان کلسیم خارج سلولی باعث افزایش AMP  cمی گردد. بدون اینکه در سرعت تحلیل استخوانی اثر داشته باشد.

اثر هورمون در کلیه:

در کلیه PTH در جذب و دفع چندین یون معدنی نقش دارد و سنتز کلسی تریول را تنظیم می کند. در شرایط طبیعی بیش از 90% کلسیم باز جذب می شود ولی تحت اثر PTH بیش از 98% از آن باز جذب می شود همچنین باعث کاهش باز جذب فسفات می شود. علاوه بر این PTH از دفع سدیم،پتاسیم و بیکربنات جلوگیری می کند.

اثرPTH بر روده:

در روده PTH به طور مستقیم اثری در انتقال کلسیم به داخل سلولهای مخاطی روده ندارد ولی با نقشی که در سنتز کلسی تریول دارد به طور غیر مستقیم در جذب روده ای نقش دارد

بخش مرکزی غده فوق کلیه

19 مارس 10

محقق : فرناز بقایی-پزشکی

هورمونهای بخش مرکزی هورمونهای محلول در آب هستند که به غشا پلاسمائی سلول های هدف متصل می شوند. هورمون هایی که به سطح سلول ها متصل می شوند از طریق ملکول های حد واسطی موسوم به پیامبرهای ثانویهبا فرایندهای متابولیک داخل سلولی ارتباط برقرار می کنند. پیامبرهای ثانویه به دنبال تعامل لیگاند با گیرنده تولید می شوند.

مفهوم پیامبر ثانویه از این مشاهده نشات گرفت که اپی نفرین به غشا پلاسمایی سلول خاصی متصل می شود وcAMP  را در داخل این سلول ها افزایش می دهد. بعدا مجموعه ای از مطالعات تجربی نشان داد کهcAMP واسطه اثر بسیاری از هورمونهااست.

هورمون هاي بخش مغزي آدرنال

یکی از هورمونهای مترشحه از این بخش آدرنالین نام دارد . ترشح آدرنالین نوعی حالت آماده باش در بدن ایجاد می کند و بدن را یاری می دهد که در مقابل پیشامدهای نابهنگام ، آمادگی داشته باشد ؛ مانند موارد جنگ و ستیز ، فرار یا مسابقات ورزشی .در چنین حالتی ، در اثر ترشح آدرنالین فعالیت قلب افزایش می یابد ، فشار خون زیاد می شود و خون رسانی افزایش می یابد .آدرنالین به خصوص موجب باز شدن رگ های موجود در عضلات می شودو خون رسانی به این اعضاء را که موجب تحریک بدن می شوند ، افزایش می دهد . از طرف دیگر ، این ماده با تأثیر گذاشتن بر مغز ، حالت آمادگی بیشتر و امکان تحریک پذیری به اعصاب می دهد . اثر آدرنالین بر کبد موجب بالا رفتن گلوکز خون می شود و به این وسیله ، نیاز ماهیچه و اعصاب به انرژی بیشتر برطرف می گردد . ترشح آدرنالین هنگام خشم ، ترس و اضطراب افزایش می یابد .در واقع بخش مرکزی غده فوق کلیوی را می‌توان جزئی از دستگاه عصبی سمپاتیک دانست، زیرا این اعصاب به سلولهای بخش مرکزی وارد شده اند و هر بار که تحریک دستگاه سمپاتیک رخ می‌دهد، این سلولها تحریک می‌شوند و هورمون آدرنالین آزاد می‌کنند

فئوکروموسیتوما چیست؟

غدد آدرنال عملکردهای مختلفی دارند، یکی از آنها تولید آدرنالین و دیگر مواد شیمیایی مشابه است که بخشی از پاسخ مبارزه و فرار بدن هستند. در فئوکروموسیتوما سلولهای غیر طبیعی مقدار بسیار زیادی از این مواد شیمیایی را تولید می کنند که تظاهرات این بیماری را ایجاد می کنند.

تشخیص

كاتكولامين ها از محصولات توليد هورمون در مركز غدد فوق كليه هستند بررسي هاي تشخيصي ممكن است شامل آزمايش هاي ادرار و خون براي اندازه گيري سطوح كاتكولامين ها، ام آرآي ، و اسكن هسته اي باشد.
درمان

جراحي براي برداشت تومور. معمولاً پس از چند روز بررسي و درمان مقدماتي با داروهاي مهاركننده آزادشدن هورمون ها در طي جراحي ، تومور از طريق يك برش جراحي برروي شكم خارج مي گردد.
داروها
داروهاي مسدودكننده گيرنده هاي آلفا و بتا آدرنژيك قبل از جراحي به منظور مهار اثر هورمون ها در طي جراحي تجويز مي شود
تجويز داروهايي براي درمان فشارخون بالا ممكن است ضرورت يابد.